سیستم پولی که توسط ثروتمندان طراحی شده، بر روی مردم فشار وارد میکند
بیشتر مردم تحت حاکمیت دولتها و قوانین آنها زندگی میکنند و به دستور حاکمان خود مجبور به پرداخت مالیات هستند تا بتوانند این بردگی مدرن را ادامه دهند. در اغلب کشورهای سراسر جهان، کسانی که شغل مشخصی دارند، باید بخشی از درآمد خود را به دولت اهدا کنند. به عنوان مثال بخشی از مالیاتهای مربوط به حقوق و دستمزد در کشور ایالات متحده، در مفاهیم مرتبط با امنیت اجتماعی و بهداشت صرف میشود. حدود ۷۰ درصد مالیات بر درآمد مردم آمریکا در برنامههای مربوط به دفاع ملی و موارد نظامی، مراقبهای بهداشتی، آموزش، انرژی و کشاورزی هزینه میشود. حدود یک چهارم این پول مستقیما به ارتش آمریکا اعطا میشود، درحالیکه هر خانوادهی آمریکایی در سال ۲۰۱۸ به طور متوسط سالانه ۱۲ هزار دلار مالیات بر درآمد پرداخت کرده است. تقریبا ۸۰ میلیون خانوار واجد شرایط مالیات در آمریکا وجود دارد، این بدان معناست که دولت این کشور سالانه چیزی در حدود یک تریلیون دلار کسب درآمد تنها از طریق مالیات بر مردم بدست میآورد. این مالیات شامل تمامی موارد مربوطه از جمله بودجهی دولتی، عوارض جادهای، مالیات بر فروش، سود سرمایه، مالیات بر ساختمان، تعرفههای تجاری، مالیات بر دارایی و مواردی از این قبیل نمیشود.
علیرغم این حقیقت که اکثر شبکههای تامین اجتماعی و سیستمهای مراقب بهداشتی آمریکا در تنگنا و کمبود بودجه قرار دارند، جادهها مملو از حفرههای بزرگ شده، پلها نا امن هستند و سیستم آموزش و پرورش نیز بسیار ناکارآمد است، در این بین تنها چیزی که به رشد خود ادامه میدهد ارتش و نیروی نظامی ایالات متحده است.
نکتهی عجیب این است که مردم هنوز فکر میکنند که سیاستمداران و افرادی که در راس قدرت هستند، میدانند که چه کاری درست است و چه کاری غلط. در آمریکا نه تنها بودجهی دفاع ملی و برنامههای نظامی به شکل پوچ و مضحکی رشد کرده است، بلکه تکامل زندانهای سودآور و افزایش نیروی پلیس دولتی به شکل قابل توجهی تقویت شده است. کشور آمریکا از سال ۱۷۷۶ و طی ۲۲۶ سال حضور خود، بیش از ۲۴۳ را در جنگ سپری کرده است و شهروندان این کشور همواره مجبور بودهاند تا با پرداخت مالیات، از جیب خودشان هزینههای این جنگهای بیثمر را پرداخت کنند.
هدف از سیستم مالی کنونی چیست؟
علاوه بر این دولتها یک سیستم پولی را ایجاد کردهاند که هدف آن توانمندسازی هرچه بیشتر نمایندگان و افراد نزدیک به آنهاست. در همین حین، سیستم پولی هرساله دچار تورم شده و به شدت دستکاری میشود تا شهروندان مجبور شوند مالیاتهای بیشتری را بپردازند. سیستم متقلب مالی باعث شده تا مردم فکر کنند که به مزایا و خدمات دولتی بیشتری نیاز دارند، و از این راه توانسته آنها را تحت فشار قرار دهد.
راهحلهای رمزارزی ابزاری برای افزایش آزادی هستند
بسیاری از کشورهای جهان قوانین مختلفی در رابطه با مقررات حاکم بر جامعه، مالیات و روشهای مدیریت ارز فیات تولید شده توسط دولت را دنبال میکنند، و اکثر این مقررات دولتی بسیار شبیه به هم هستند. این بدان معناست وقتی شخصی میگوید «اگر از قوانین ناراحتی میتوانی این کشور را ترک کنی»، تنها به شما این اختیار داده میشود که تحت حاکمیت سیستم ستمگر دیگری زندگی کنید. بنابراین اگر ترک کشور چندان راحت نیست، باید راهی برای دور زدن سیستمهای دولتی پیدا کنیم، سیستمهایی که بر روی پول ما کنترل دارند و ما باید بدهیهای آنها را پرداخت کنیم.
کشور ایالات متحده توسط اصول ضد مالیاتی تاسیس شد، اما بزرگترین پایهها و شالودههای این کشور در واقع جدایی کلیسا و دولت بود. قرنهاست که انسان مجبور شده در سیستم پولی حضور داشته باشد که توسط سیاستمداران و افراد عالی رتبه جهان کنترل میشود. اما در سال ۲۰۰۹، همان سالی که شبکهی بیتکوین فعالیتهای خود را آغار کرد، بازی پولی جهان دچار تغییر شد و مردم ابزارهای رمزارزی بدست آوردند که به واسطهی آنها توانستند از قوانین مدیریت مالی مرکزی چشم پوشی کرده و آن را دور بزنند.
اظهارات اریک وورهیس
در تابستان ۲۰۱۵ آقای ریک وورهیس(Erik Voorhees) مدیر ارشد پلتفرم Shapeshift توضیح داد که مردم آمریکا چطور ۱۰۰ سال قبل در رابطه با جدایی کلیسا از دولت آموختند. وورهیس توضیح داد که در آن زمان انسان متوجه شد که کنترل زندگی آنها به دست افراد دیگر کاملا غیراخلاقی است، و سیستم مالی فعلی که در حال حاضر کنترل کاملی بر روی پول دارد، تا هستهی آن فاسد است. آقای وورهیس در سال ۲۰۱۵ در سخنرانی خود اعلام کرد که «در آن زمان دولت میتوانست به شما بگوید که چه چیزی را عبادت کنید و چطور این عمل را انجام دهید، چه زمانی و چرا این کار را باید انجام دهید. به نوعی جامعه متوجه شد که این کار غیراخلاقی است، جامعه متوجه شد که نباید اجازهی کنترل چنین مواردی شخصی و مهمی را به دست دولت بسپارد».
وی در ادامهی صحبتهای خود افزود:
پول هم به همان اندازهای که دین در زندگی ما اهمیت دارد، مهم است. در زندگی بسیاری از مردم پول نقش اساسیتری نسبت به دین ایفا میکند. پول بر نحوهی شکلگیری زندگی شما تاثیر میگذارد. انتخابهایی که در رابطه با پول انجام میدهید، پیامدهای بعدی زندگی شما و اطرافیانتان را رقم خواهد زد. بنابراین در اختیار داشتن یک اصل حقوقی همچون پول که توسط یک واحد مرکزی کنترل میشود(توسط انحصار و دولت)، پوچ و کاملا بیاساس است. این کار غیراخلاقی است و ما باید از شر آن خلاص شویم. Erik Voorhees
.
چرا رمزارزها؟
بیتکوین(BTC) و تعدادی از رمزارزها دیگر، یک سیستم پولی را به مردم ارائه میکنند که در آن هیچ میانجی و واسطهای برای اطمینان وجود ندارد، و هیچ دولت یا نهادی نمیتواند از معاملهی شما در یک شبکهی غیرمتمرکز جلوگیری کند.
به جای استفاده از پول فیات که با زور و خشونت به مردم تحمیل شده است، افراد عادی و سازمانها میتوانند داوطلبانه تصمیم بگیرند از یک سیستم شفاف، بدون نیاز به کسب مجوز، مقاوم در برابر سانسور، قابل اعتماد، سریع و توانمند استفاده کنند.
طرفداران پروپا قرص بیتکوین به شما خواهند گفت که این رمزارز تنها راهی برای دور زدن سیستم پولی دستکاری شدهی دولت است، اما در حال حاضر طیف گستردهای از داراییهای دیجیتال مختلف وجود دارد که میتواند در این امر به شما کمک کند.
روشهای جایگزین دیگر برای دور زدن دولتها، مانند استفاده از فلزات گرانبها میتواند دردسر ساز و مشکل باشد زیرا دولتها توانایی حضور نامحسوس در اینگونه بازارها را دارد. اما رمزارزها قابلیت جابجایی زیادی را به کاربران ارائه کرده تا راهی برای پنهان کردن دسترنجهای مردم در برابر ماموران دولتی وجود داشته باشد. با وجود رمزارزها، ارسال پول به خارج از مرزهای هر کشوری ممکن خواهد شد. یک شخص عادی قادر نخواهد بود که معادل میلیونها دلار سرمایه را به شکل طلا ذخیرهسازی و از دید دولت مخفی کند، اما مخفی کردن یک قطعهی سختافزاری کوچک و کلمات بازیابی آن(کیفپولهای رمزارزی) بسیار ساده خواهد بود.
مانند بسیاری از ایدههای قبل از آن، احتمال عدم موفقیت بیتکوین همچنان وجود دارد
قطعا رمزارزها ابزارهایی هستند که میتوان از آنها برای دور زدن دولتها استفاده کرد، و این ابزارهای دیجیتال میتوانند یک عصر جدید از بازارهای آزاد را به ارمغان آورند. علیرغم افرادی که علاقهمند به بیتکوین هستند اما هر روز به ستایش دولت پرداخت و به معنای کلمه برای نهادینه شدن بیتکوین همواره در حال گدایی از دولت هستند، هنوز هم هزاران نفر در صنعت رمزارزی شرکت میکنند تا جدایی پول و دولت را به طور نامحدودی ترویج دهند. این افراد بر این باورند که رمزارزها میتوانند به جای گروه قدرتمند معدودی که از بالا به همه نگاه میکنند، قدرت را در اختیار افراد عادی و عموم مردم قرار دهند. افراد آزادیخواه و ایدهآل گرا که عاشق صنعت رمزارزی هستند، به مواردی همچون صندوقهای سرمایهگذاری قابل مبالهی بیتکوین(ETF)، Bakkt و پذیرش رهبران کنگرهی آمریکا اهمیتی نمیدهند. آنها به جدایی سیستم پولی از انحصار و خشونت که هر روز از جامعه دزدی میکند، فکر میکنند.
امکان شکست وجود دارد
در تابستان سال ۲۰۱۵، کودی ویلسون(Cody Wilson) بنیانگذار پلتفرم Defense Distributed توضیح داد که چرا رمزارزهایی همچون بیتکوین میتوانند در روند ایجاد یک انقلاب شکست خورده و قربانی همان سیستمی شوند که ما امروز استفاده میکنیم.
آقای ویلسون در رابطه با این موضوع بیان کرد:
بدون در نظر گرفتن مواردی که انجام آنهای با بیت کوین[اکثرا به وسیلهی دولتها] خلاف قلمداد میشود از جمله پولشویی، دسترسی خصوصی شما به رمزارزهای خود و نگهداری کلیدهای شخصی، به یاد داشته باشید که بدون پروژههایی که از این اصول پشتیبانی میکنند، شما با انقلاب کردن به چیزی که میخواهید، نمیرسید. این باعث میشود که من اظهار کنم بیشتر افراد درگیر بیتکوین، در وهلهی اول در مورد این موضوع[ارزشهایی که بیتکوین ارائه میکند، از جمله رعایت حریم خصوصی افراد] جدی نبودهاند. Cody Wilson
.
امروزه بسیاری از رمزارزها راهی برای آزادی بیشتر ارائه میکنند
در حال حاضر برای دور زدن کنترل دولت بر روی پول، چندین راهکار رمزارزی در اختیار کاربران قرار دارد. با وجود تمام مباحثهها و درگیریهای داخلی جامعهی رمزارزی، این راهکارها که به آزادی انتخاب منتهی میشوند، همچنان باز بوده و در دسترس قرار دارند.
اگر فکر میکنید که ایدهی جدایی پول و دولت جذاب بوده اما در زمینهی رمزارزها نسبتا جدید است، پس ارزش آن را دارد که در رابطه با این موضوع بیشتر مطالعه کرده و متوجه شوید که چطور میتوان از این ابزارهای نوظهور در مقابل دولتها استفاده کنید.
نظر شما در رابطه با جدایی پول از دولت به واسطهی حضور رمزارزهایی همچون بیتکوین چیست؟ آیا رمزارزها میتوانند انقلابی در سیستم پولی جهان به وجود آورده و قدرت را در بین مردم عادی توزیع کنند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.