نظریهی اول: همه چیز از ابتدا برنامهریزی شده بود
مشخصا با نگاهی به نوشتههای ساتوشی ناکاموتو میتوانیم بگوییم که او فردی دقیق و محافظهکار بوده است. به نظر نمیرسد که او از آن دسته افرادی باشد که یک روز صبح از خواب بیدار شده و هرآنچه ساخته را از خود دور کند. با دانستن این موضوع که این یک سفر بدون بازگشت خواهد بود، بنابراین ساتوشی ماهها و یا حتی سالها زمان صرف برنامهریزی کرده و تا رسیدن به این ضرب الاجل با پشتکار تمام کارهای لازم را انجام داده است.
اگر این نظریه واقعیت داشته باشد، بنابراین میتوان توضیح داد که چرا آخرین پست ارسالی او یک متن کاری معمولی بوده و دستورالعملهای مربوط به جداییسازی(parting) در نسخهی 0.3.19 هستهی بیت کوین را ارائه کرده است.
نظریهی دوم: همه چیز کار ویکیلیکس بوده است
ساتوشی همیشه تمایل داشت تا هنگام ارسال پستهای جدید در انجمن Bitcointalk احساسات خود را کنترل کند. شخصیت او به گونهای بود که میدانست باید کارهای زیادی را انجام دهد و برای آنها فرصت زیادی هم ندارد، از این رو اغلب از ارسال پستهای بیجا و دامن زدن به مباحث پر حاشیه خودداری میکرد. البته گاهی اوقات هم میتوانست خشن و تند رفتار کند، مثلا در پاسخ به فردی که گفته بود حرفهای او را باور نمیکند و بیت کوین اساسا یک دروغ بزرگ است، ساتوشی پاسخ داد «در صورتی حرفهای من را نمیفهمید و یا باور نمیکنید، من هم وقت ندارم که شما را متقاعد کنم، متاسفم». اما هرگز بیادب و پرخاشگر نبود.
ساتوشی در پاسخ به یک مقالهای که در رابطه با پذیرش بیت کوین توسط وبسایت ویکیلیکس(Wikileaks) برای دور زدن محاصرهی مالی این وبسایت منتشر شده بود، اعلام کرد «خوب میشد که این پذیرش و سطح توجه در هر زمینهی دیگری وجود داشت. ویکیلیکس به لانه زنبور لگد زده و لشکر زنبورها به سمت ما هجوم آورده است». آیا رشد سریع بیت کوین و تبدیل شدن خالق مرموز آن به کانون توجهات توسط ویکیلیکس باعث شده تا ساتوشی برای همیشه از جامعه مخفی شود؟ این استدلال که بیت کوین با سرعت خیلی زیادی در حال رشد بود و باعث شد که کوچ ساتوشی تسریع شود، به نظر معتبر میرسد.
نظریهی سوم: کار سازمان اطلاعات آمریکا بود
آخرین نوشتههای ساتوشی که در روز ۲۶ام آوریل ۲۰۱۱ از یک طریق ایمیل به گیون آندرسن(Gavin Andresen) ارسال شده، نظریهی دیگری در رابطه با دلیل ترک ناگهانی وی مطرح میکند. وی در بخشی از این ایمیل نوشته است:
من امیدوارم که دیگر به عنوان یک چهرهی مرموز در رابطه با من صحبت نکنی، مطبوعات آن را(بیت کوین) از دید یک ارز متعلق به دزدان دریایی نگاه میکنند. شاید در عوض باید آن را یک پروژهی منبع باز نامید و اعتبار بیشتری به توسعهدهندگان آن داد. اینکار به ایجاد انگیزه در آنها کمک میکند. satoshi nakamoto
آقای گیون نیز در هنگام پاسخ به این ایمیل، به ساتوشی اطلاع داد که از وی دعوت شده تا در یک رویداد به میزبانی سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا(CIA) سخنرانی کند. ساتوشی هرگز به این ایمیل پاسخ نداد. آیا اشاره به یک سازمان امنیتی سطح بالا باعث شده تا ساتوشی ترسیده و برای همیشه فعالیتهای خود را متوقف کند؟
نظریهی چهارم: همهچیز شخصی بود
هیچ اطلاعاتی در رابطه با زندگی شخصی ساتوشی ناکاموتو در دسترس نیست. شاید ناپدید شدن وی به دلایل شخصی بوده و او هرگز نتوانسته به طور علنی در رابطه با آن صحبت کند. مسائلی همچون آسیبدیدگی، از دست دادن سلامتی و یا مسئولیتهای جدیدی همچون خانواده، کار یا مسئولیتهای شخصی دیگری باعث شده تا وی مجبور به عدم ادامهی فعالیت و ترک زودهنگام شود.
اگر این فرضیه درست باشد، هیچ راهی برای شناخت او وجود ندارد. تا به امروز بسیاری از مردم معتقداند که عدم حضور ساتوشی به این دلیل است که او دیگر زنده نیست.
نظریهی پنجم: این یک کار سمبولیک و نمادین بود
ساتوشی ناکاموتو و تولد بیت کوین در زمینهی نمادشناسی به یک حماسه تبدیل شده است. با توجه به عناصری همچون نامگذاری اولین بلاک به «Genesis Block» تا ناپدید شدن ناگهانی خالق این اثر، میتوان گفت که اجتناب و صرفنظر از ریشههای مذهبی آن امری دشوار است. گذشته از نام اولین بلاک، عجیب است که بلاک جنسیس برای استخراج به شش روز زمان نیاز داشت. همانطور که در یکی از مباحث قدیمی فروم Bitcointalk به آن پرداخته شده، شاید این اعداد و اسامی کاملا عمدی بوده و به نوعی ادای احترام ساتوشی به کتاب مقدس آفرینش محسوب میشوند.
اگر علاقهمند به نمادشناسی در کارهای ساتوشی هستید، باید گفت که موارد جالب بیشتری برای بررسی وجود دارد. به عنوان مثال گفته شده که مسیح به مدت سه سال بر روی زمین فرمانروایی کرده است. این درحالیست که اولین ارتباط شناخته شدهی ساتوشی مربوط به ارسال ایمیلی در تاریخ ۲۲ام آگوست سال ۲۰۰۸ به آقای وی دای(Wei Dai) سازندهی پول الکترونیکی b-money بوده است. آخرین ایمیل تایید شدهی ساتوشی نیز در تاریخ ۲۶ام آوریل ۲۰۱۱ برای گیون آندرسن ارسال شده، که نشان میدهد فعالیتها و فرمانروایی ساتوشی نیز حدود ۳ سال به طور انجامیده است.
این حقیقت که آموزههای ساتوشی در این سالها مورد تفسیر درست و نادرست قرار گرفته و شاگردان وی در انتظار بازگشت خالق بیت کوین هستند، نشانههای هماهنگ بیشتری با مسیح ایجاد میکند.
ساتوشی انسان کامل نبود(کدهای نوشته شده توسط وی چیزهای زیادی به ما میآموزد) و عقل سیلم به ما میگوید که قرار دادن انسانهای جایزالخطا به عنوان شالودهی اصلی و نقطهی توجه، دقیقا در تضاد با تمام دلایل وجودی بیت کوین است. گرچه میتوان خصوصیات مسیحیایی را به فعالیتها و زندگی ساتوشی ناکاموتو نسبت داد، اما آنچه خلق کرده در تضاد با آیین رهبر گزینی و تمرکز قدرت بوده است.
ساتوشی قهرمان نبود
اتفاقا شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ساتوشی از فرقه و تمرکز توجه که پیرامون وی در حال شکلگیری بوده، خسته شده است. به عنوان مثال در مقالهی ویکیلیکس ادعا شده که «بیت کوین ساختهی یک برنامهنویس ژاپنی به نام ساتوشی ناکاموتو میباشد». این درحالیست که ساتوشی در ایمیل ارسالی به آقای آندرسن اعلام نموده «ای کاش به عنوان یک چهرهی مرموز در رابطه با من صحبت نمیکردید؛ در عوض در رابطه با این پروژهی منبع باز صحبت کرده و به توسعهدهندگان فعال در آن اعتبار بیشتری میدادید». همانطور که میتوانید مشاهده کنید، ساتوشی هیچ علاقهای نداشت که به یک افسانهی زنده تبدیل شده و از وی به عنوان قهرمان یاد کنند.
نظریهی ششم: بیت کوین آماده بود
طبق آنچه در انجیل لوک آمده است، آخرین کلمات گفته شده توسط عیسی مسیح اینگونه بوده است «پدر، آنها را ببخش، زیرا آنها نمیدانند که در حال انجام چه کاری هستند». این درحالیست که از سوی دیگر ساتوشی معتقد بود افرادی که در اطراف او حضور دارند، دقیقا میدانند که در حال انجام چه کاری هستند و آن را به درستی انجام میدهند. وی در یکی از آخرین ایمیلهایی که روز ۲۳ام آوریل ۲۰۱۱ برای مایک هرن(Mike Hearn) ارسال کرده بود، نوشت «من به کارهای دیگری روی آوردهام. با وجود افرادی همچون گیون، بیت کوین در دستان افراد با لیاقتی قرار گرفته است».
در طول سالهایی که بیت کوین ساخته میشد، ساتوشی از آن مراقبت کرده بود، اما حال بیت کوین به مرحلهای رسیده که میتواند بدون او هم به راه خود ادامه دهد. ماینینگ انفرادی، رفع اشکالات مهم و اساسی و همچنین انتشار نسخههای جدیدی از هسته. شاید ساتوشی به این دلیل جامعهی رمزارزی را ترک کرده که تمام وظایف خود را انجام داده و به اتمام رسانده است. شاید ادامهی حضور او تنها باعث لکهدار شدن میراث ارزشمندش میشد.
در این صورت، میتوان گفت که زمان خروج ساتوشی ناکاموتو همانند زمان ورودش در سال ۲۰۰۸ و پس از بحران مالی بزرگ، کاملا بیعیب و نقص بوده است. با وجود درگیریهای داخلی، شکاف زنجیرهها و به وجود آمدن احزاب مختلف، بیت کوین نه تنها زنده مانده است، بلکه به شکوفایی رسیده و به یک ارگانیسم غیرقابل توقف تبدیل شده است که هیچکس نمیتواند آن را کنترل کند.
نظر شما در رابطه با نظریههای ذکر شده چیست؟ چه دلایل دیگری برای ناپدید شدن ساتوشی ناکاموتو وجود دارد؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
جالب بود به نظر بعضی ها اون مرده ولی به نظرم اون نمرده اون هم مثل خیلی ها نمیخواد شناخته بشه و به نظر میاد عضو یک فرقه ای هست که در صورت فاش شدن اسمش خطر جدی خودش و خانواده اش رو تهدید میکنه. در واقع این فرقه ممکنه یه فرقه زیر زمینی داخل دارک وب باشه که متشکل از هکر ها و افرادی هست که هیچ کدوم نمیخوان اسمشون فاش بشه و ماموریت اینها شاید مبارزه با غول های مالی فاسدی هست که جهان رو اداره میکنند و در صورتی که هرکدومشون لو برن باید بازجویی بشن و هیچ جای دنیا براشون امن نیست از یک طرف فرقه دنبالشونه و از طرف دیگه دولتهای جهان که منافعشون در خطر افتاده
البته یه احتمال دیگه هم هست که ساتوشی نا کاماتو خودش تنها بوده و شاید داره برنامه ریزی میکنه تا یه روز جا پای هیتلر بزاره پولش هست فقط میمونه یه لابی با چند نفر از افرادی در دولت کشورش
باید دید با گذشت زمان چه اتفاقی میفته
نظر جالبی بود👌