تبلیغ و پروپاگاندا
مفهوم «راهاندازی مجدد بزرگ» یا «تنظیم مجدد اقتصاد جهان» بسیار شبیه به رمان مشهور جورج ارول در سال ۱۹۸۴ است و برخی بر این باورند که این موضوع تنها یک «تئوری توطئه» میباشد. به عنوان مثال، اخیراً یک وبسایت به نام راهاندازی مجدد بزرگ(greatreset.com) راهاندازی شده و توجهی مردم را به خود جلب کرده است. این درحالیست که خبرگزاری کوربت ریپورت هم چندی قبل یک ویدئو در رابطه با این موضوع در یوتیوب منتشر نموده و راهنمای حرکت به سمت راهاندازی مجدد را در ارائه کرده است.
البته مبحث راهاندازی مجدد اقتصاد جهان یک موضوع کاملاً عادی در فضای مجازی به شمار آمده و شما میتوانید با یک جستجوی ساده در پلتفرمهای رسانهی اجتماعی مختلف از جمله توییتر، رددیت و فیسبوک، مطالب زیادی در رابطه با راهاندازی مجدد و صحبتهای پیرامون آن مشاهده کنید.
انقلاب صنعتی چهارم، اما به زور!
به همین ترتیب، وبسایتهایی همچون greatreset گمانهزنیهای شدیدی را در رابطه با بازنشستگی اقتصاد جهان و آغاز فرآیند «راهاندازی مجدد بزرگ» به راهانداختهاند، رویدادی که طی آن نخبگان اقتصاد جهان با استفاده از زور به «انقلاب صنعتی چهارم» متوسل میشوند. گفته میشود که علیرغم شیوع بیماری کرونا در سراسر جهان، عوامل دیگری همچون تغییرات اقلیمی و پروپاگاندای آماری اصلیترین چاشنیهای آغازگر این راهاندازی مجدد بزرگ خواهند بود.
در حقیقت، مجمع جهانی اقتصاد(WEF) سالهاست که مفهوم راهاندازی مجدد اقتصاد جهان را ترویج داده و تبلیغ میکند. WEF در نوامبر ۲۰۱۶ با انتشار یک پست توییتری نسبت به آیندهی جهان و وضعیت اقتصادی مردم در سال ۲۰۳۰ پیشبینیهای جالبی کرده است. طبق آنچه در پست مجمع جهانی اقتصاد آمده است، شما در سال ۲۰۳۰ دیگر مالک هیچ چیز نیستید، اما خوشحال خواهید بود. در کلیپ کوتاه منتشر شده در این پست توضیح داده شده که در آن زمان شما هر آنچه لازم داشته باشید را اجاره خواهید کرد.
از زمانی که هشتگ #greatreset دوباره ترند شده و مردم به آن توجهی ویژهای داشتهاند، پاسخ به پست توییتری مجمع جهانی اقتصاد که در سال ۲۰۱۶ منتشر نموده، دوباره از سر گرفته شده است. در حال حاضر وبسایت رسمی WEF و بنیانگذار آن آقای کلائوس شواب(Klaus Schwab) همچنان به دنبال تبلیغ این ایده هستند.
یک فرصت یا تهدید؟
در یکی از مقالههای مربوط به راهاندازی مجدد اقتصاد جهان که توسط WEF منتشر شده است، توضیح داده شده که «آیا هدف ما این است که به جایی که قبلاً در آن بودهایم باز گردیم، و یا باید از این فرصت استفاده کرده و به یک جامعهی عادلانهتر، سبزتر و هوشمندانهتر برسیم و بشریت را از مسیر فاجعهی زیست محیطی خارج کنیم؟ یک راهاندازی مجدد بزرگ».
این درحالیست که آقای شواب نیدز چندی قبل یک کتاب با نام «کووید۱۹: راهاندازی مجدد بزرگ» منتشر نموده و در آن توضیح میدهد که چگونه گسترش این بیماری توانسته زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی جهان را مختل کرده است. وی همچنین در بخشهایی از این کتاب به تغییرات لازم برای رسیدن به یک جهان فراگیر، مقاوم و پایدار اشاره کرده است.
نشریهی بسیار شناخته شدهی تایم(Time Magazine) هم مدتهاست که در تلاش است تا مخاطبان و خوانندگان خود را برای درک مفهوم «تنظیم مجدد اقتصاد» آماده کند. این مجله با همکاری مجمع جهانی اقتصاد یک بخش جداگانه برای این مبحث ایجاد نموده و مفاهیم و توضیحات مربوط به این ایده را بازنشر میکند. مشابه آنچه در کتاب آقای شواب و پستهای WEF آمده است، بخش ویژهی مجلهی تایم نیز به بحث پیرامون مسائلی همچون ویروس کرونا، تغییرات آب و هوایی و تصور دوبارهی نظام سرمایهداری یا کاپیتالیسم میپردازد.
در مقالات منتشر شده توسط نشریهی تایم میتوان نشانههایی از موضوع تقویت برابری انسانها و تخریب محیط زیست توسط چپگرایان مشاهده کرد. البته موضوع عجیب اینجاست که در یکی از مقالات این نشریه خاطرنشان شده که برخی از «قسمتهای جامعه» نمیتوانند با موضوع راهاندازی مجدد اقتصاد کنار آمده و علیه این «جهش و پیشرفت بزرگ» ایستادگی میکنند. با این حال، نویسندهی این مقاله اعلام میکند که «دولتها میتوانند برای تامین هرچه بیشتر قراردادهای فوری و حیاتی، قراردادهای اجتماعی را بازنویسی کنند».
پیشرفت به سمت نوع جدیدی از جهانیسازی سیاست و فاشیسم
شایان ذکر است که همه نسبت به ایدهی تنظیم مجدد اقتصاد جهان رویکرد مثبت نداشته و برخی نظرات بسیار متفاوتی دارند. به عنوان مثال، در یکی از مقالات منتشر شده توسط نشریهی وینتر اوک(Winter Oak) ایدهی راهاندازی مجدد اقتصاد که توسط آقای شواب به شدت حمایت میشود، با عنوان «راهاندازی مجدد فاشیسم» توصیف شده است.
در بخشهایی از مقالهی فوقالذکر آمده است:
ایدهی برپایی مجدد فاشیم در جهان امروزه در پوشش حکومت جهانی، امنیت زیستی، عادی سازی، تعامل جدید با طبیعت و چهارمین انقلاب صنعتی، در حال پیشرفت است. پروژهی اصلی فاشیست که در ایتالیا و آلمان شکل گرفت، بیشتر در رابطه با ادغام دولت و تجارت بود. در حالیکه کمونیسم به دنبال تصرف تجارت و صنعت توسط دولت است(که از لحاظ تئوری در جهت منافع مردم عمل میکند)، فاشیسم به دنبال استفاده از تمام منابع و قدرتهای دولت در راستای محافظت و پیشبرد منافع نخبگان ثروتمند بود. Winter Oak
سیاستهای گلوبالیسمی
آیلین لوریو(Eileen Iorio) یکی از نویسندگان مقالهی «واکسن HPV در دادگاه» با انتشار یک پست توییتری به مخاطبان خود توضیح داد که «بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد میخواهد از این فرصت بیسابقه برای راهاندازی مجدد جهان استفاده کند».
به گفتهی وی:
مبحث راهاندازی مجدد بزرگ در داووس آغاز شد و شما نمیتوانید در رابطه با آن رای دهید. سیاستهای مربوط به تغییرات آب و هوایی تنها یک داستان برای پوشش موضوع اصلی خواهد بود. به تعبیر کلاوس شواب، گسترش کووید۱۹ در جهان برای ما فرصت کمی جهت آغاز فرآیند راهاندازی مجدد فراهم کرده است. Eileen Iorio
مدتی است که مدافعان بازار آزاد و اقتصاددانان اتریشی نسبت به گسترش سیاستهای گلوبالیسم(یکپارچگی جهان یا حکومت جهانی) در سراسر جهان هشدار دادهاند. در عین حال، بانکهای مرکزی و سیاستمداران از این فرصت سوءاستفاده کرده و به چاپ بیرویهی اسکناس و سرازیر کردن نقدینگی و پول به سمت منافع خاص روی آوردهاند.
نشریهی وینتر اوک اعلام نموده که موضوع مورد بحث آقای شواب بر اساس تئوری وی یعنی «نظام سرمایهداری ذینفع» بنا شده و تعداد زیادی عناصر فوقالعاده فاشیستی در آن دیده میشود. در یک جهان مبتنی بر نظام سرمایهداری ذینفع، بخش خصوصی کاملاً متمایل به دولت است و این مفهوم ایجاد شده که شرکتها بر روی تامین نیازهای همهی دینفعان خود متمرکز هستند، از جمله مشتریان، کارمندان، شرکت و تمام جامعه.
نظر شما در رابطه با ایدهی راهاندازی و تنظیم مجدد جهان چیست؟ آیا شیوع کرونا در جهان به ما یک فرصت محدود اما ایدهآل ارائه کرده که به واسطهی آن وارد انقلاب صنعتی چهارم شویم؟ نظرات و پیشنهادات خود را با تیم کوینیت به اشتراک بگذارید.