میتوان گفت که مشکلات رایج شبکهی بلاکچین اکنون مقیاسپذیری و تورم است. برای حل این مسائل نیاز است تا معماریهای جدیدی ارائه شود.
زنجیرههای فرعی یا سایدچینها(Sidechain) توسعه دهندگان را قادر میسازند تا راهحلهای بلاکچینی خود را مستقر کنند، راهحلهایی که میتوانند به سرعت، با کمترین هزینه و بیشترین امنیت مشکل مقیاسپذیری را حل کنند. باید یادآور شویم که در برخی موارد ساینچینها را با نام چایلدچین(ChildChain) نیز معرفی میکنند. در ادامهی این مقاله سعی شده تا تمام پرسشهای رایج در رابطه با این تکنولوژی پاسخ داده شود.
سایدچین چیست؟
ابتدا باید تو مفهوم کاملا متفاوت را معرفی کنیم: زنجیرهی اصلی(Main Chain) و زنجیرهی فرعی یا همان سایدچین. فکر کنید که زنجیرهی اصلی یک بزرگراه است که وسایل نقلیه میتوانند در آن حرکت کنند، و زنجیرههای فرعی نیز خیابانهای جانبی هستند که در مجاورت این بزرگراه ساخته شدهاند و خودروها میتوانند در آنها با سرعت بیشتری حرکت کنند. در صورت لزوم نیز این خیابانهای فرعی میتوانند به بزرگراه اصلی متصل شوند.
بنابراین، میتوان گفت که زنجیرههای فرعی به نوعی بلاکچینهای جداگانهای هستند که میتوانند از طریق مسیرهای دو طرفه(two-way pegs) به بلاکچین اصلی مرتبط شوند. عملکرد بالای زنجیرههای فرعی باعث شده که پتانسیل بسیار بالایی برای افزایش و غنیسازی قابلیتهای بلاکچینهای موجود را به همراه داشته باشند.
وجود مسیرهای دو طرفه باعث شده تا داراییهای بتوانند به راحتی بین زنجیرهی فرعی و بلاکچین مادر تبادل انجام دهند و جابجا شوند، به عنوان مثال میتوان از بیتکوین به عنوان یک دارایی مشترک برای بلاکچینهای جداگانه استفاده نمود.
نرخ مبادلهی بین بلاکچین اصلی و رنجیرهی فرعی این داراییها نیز از پیش تعیین شده است.
زنجیرههای فرعی چگونه عمل میکنند؟
یک کاربر فعال بر روی زنجیرهی مادر برای اینکه بتواند از زنجیرهی فرعی استفاده کند، ابتدا باید داراییهای خود را به یک آدرس خروجی ارسال کند. زمانی که این داراییها در آدرس خروجی حاضر شدند، در همان آدرس مسدود و قفل میشوند. این بدان معناست که کاربر دیگر نمیتواند از این دارایی در جای دیگری استفاده کند.
برای اطمینان هرچه بیشتر از امنیت این فرایند، تمام ارتباطات هم از طریق زنجیرهی اصلی و هم از طریق سایدچین مخابره میشود و زمانی که داراییهای مذکور به حساب خروجی انتقال یافتند نیز یک مدت زمان مشخص زمان انتظار و وقفهی عمدی ایجاد میشود. زمانی که این وقفه به پایان میرسد، مقداری مشابه از داراییهای جابجا شده در زنجیرهی فرعی آزاد میشود. در نهایت کاربر پس از آن قادر خواهد بود تا دارایی خود را در زنجیرهی فرعی استفاده و خرج کند.
عکس همین روند برای انتقال دارایی از زنجیرهی فرعی به زنجیرهی مادر نیز صدق میکند؛ به عبارتی کاربر ابتدا دارایی خود را به یک حساب خروجی منتقل کرده و تا مدت زمان مشخصی صبر میکند، سپس مقدار مشابه آنچه به حساب مذکور منتقل کرده، به زنجیرهی مادر انتقال مییابد و میتواند از آن استفاده کند.
تکنولوژی زیرساختی
فدراسیونها
میتوان گفت که یک فدراسیون(federation) در واقع گروهی از سرورها هستند که به عنوان یک نقطهی مشترک بین زنجیرهی اصلی و زنجیرهی فرعی ایفای نقش میکنند. این فدراسیونها هستند که تصمیم میگیرند دارایی کاربر را برای مدت مشخصی مسدود کرده و آن را پس از گذشت مدتی آزاد کنند. توسعه دهندگان زنجیرهی فرعی میتوانند اعضای این فدراسیونها را تعیین و انتخاب کنند. یکی از جنبههای منفی فدراسیونها این است که یک لایهی بیشتر بین زنجیرهی فرعی و زنجیرهی اصلی ایجاد میکنند.
امنیت
نکتهی مثبت زنجیرههای فرعی این است که آنها از زنجیرهی اصلی خود نیز مستقل هستند. زنجیرههای فرعی مسئولیت برقراری امنیت را خودشان برعهده دارند؛ بنابراین مشکلات پیش آمده بر روی زنجیرهی فرعی را میتوان بدون ایجاد هرگونه تاثیر بر روی زنجیرهی اصلی، کنترل نمود. به همین ترتیب، در صورت ایجاد یک مشکل امنیتی بر روی زنجیرهی اصلی نیز هیچ تاثیری بر زنجیرهی فرعی نخواهد داشت، اگرچه وقوع چنین رخدادی باعث کاهش ارزش پیوند بین این دو میشود.
زنجیرههای فرعی نیاز دارند تا ماینرهای خود را داشته باشند. ماینرها میتوانند با استخراج ترکیبی(merged mining) انگیزه پیدا کنند. merged mining به این معناست که میتواند دو رمزارز مختلف را که از یک الگوریتم استفاده میکنند را به صورت همزمان ماین و استخراج کرد.
مزیت استفاده از زنجیرههای فرعی
زنجیرههای فرعی دارای دو مزیت عمده هستند. اولین مزیت آنها این است که کاملا پایدار و دائمی هستند. لازم نیست هر زمان که میخواهید از یک زنجیرهی فرعی استفاده کنید، یک نسخهی جدید از آن را ایجاد نمایید. زمانی که یک زنجیرهی فرعی ساخته میشود، برای همیشه باقی میماند و هر کاربری میتواند در زمان انجام یک کار مشخص خارج از زنجیرهی اصلی، از آن استفاده نماید.
دومین مزیت استفاده از زنجیرههای اصلی این است که آنها اجازه میدهند بین رمزارزهای مختلف تعامل ایجاد شود. توسعه دهندگان قبل از انتشار زنجیرهی اصلی، میتوانند ارتقاء نرمافزاری و همچنین نسخهی بتا ارز خود را بررسی و آزمایش کنند.
معایب زنجیرههای فرعی
ماینرها باید از ایمنی زنجیرههای فرعی اطمینان حاصل کنند. این امر باعث تشکیل زنجیرههای فرعی میشود که هزینهبر خواهد بود. قبل از اینکه هرگونه زنجیرهی فرعی ایجاد شود، باید مقادیر قابل توجهی سرمایهگذاری انجام شود.
یکی دیگر از معایب زنجیرههای فرعی، نیاز به حضور فدراسیونها است. این لایهی اضافه شده به دلیل حضور فدراسیونها میتوان یک نقطه ضعف برای مهاجمان ایجاد کند.
گفتار پایانی
در زمان نیاز به مقیاسپذیری بلاکچین، نمیتوان مزایای استفاده زنجیرههای فرعی را نادیده گرفت. سایدچین یا زنجیرههای فرعی، بلاکچینهای جداگانهای هستند که توسط یک مسیر دو طرفه به بلاکچین مادر متصل شدهاند. زنجیرههای فرعی به نوعی یک شبکهی کمکی هستند که در برخی زمینهها عملکردی مکمل گونه انجام میدهند، مثلا میتوانند باعث افزایش سرعت تراکنشها، کاهش هزینههای مربوطه و افزایش مقیاسپذیری در رابطه با تعداد تراکنشهای همزمان قابل پشتیبانی در شبکه شوند.
در یک جمله میتوان گفت انتظار میرود که زنجیرههای فرعی بتوانند باعث بهبود قابلیتهای بلاکچینهای فعلی شوند. این فناوری قهرمانانی هستند که میتواند بلاکچین را از نابودی کامل حفاظت کنند.
شما میتوانید سوالات و پیشنهادات خود را در بخش دیدگاهها با ما به اشتراک بگذارید.