اخبار و مقالاتمقالهپیشنهاد سردبیر

رمزارزهای پایدار، مانعی بر سر راه غیرمتمرکزسازی

معرفی و بررسی جوانب مختلف حضور رمزارزهای پایدار در اقتصاد‌های کلان و بازار رمزارزی

در حال حاضر شناخته شده‌ترین و محبوب‌ترین رمزارز پایدار در بازار رمزارزی،  رمزارز تتر(با نماد USDT) می‌باشد. تتر رمزارزی است که قبل از صدور یک توکن، یک دلار آمریکا را از بازار‌های داخلی خریداری می‌کند. این بدان معناست وقتی که یک دلار آمریکا از چرخش بازار خارج می‌شوند، یک تتر وارد گرد فعال مالی می‌گردد. بنابراین، قیمت و ارزش رمزارز تتر نیز همیشه ۱ دلار ثابت و پایدار می‌ماند. تغییرات قیمت در حد ۱۰ سنت در بازار رمزارزی چیزی ناشناخته است و معمولا نوسانات این بازار شدت بسیار بالا در تغییرات و ارقام نجومی را نشان می‌دهند. این در حالیست که تغییرات ۱۰ سنت برای رمزارزهای پایدار، بخصوص رمزارز تتر امری عادی یا حتی در صورت تداوم به یک بحران تبدیل می‌شود.

طی هفته‌های گذشته رمزارز پایدار تتر حدود ۴ درصد ارزش خود را از دست داد، این امر بدان معناست که باوجود داشتن دلار کافی در حساب‌های خود برای پشتیبانی از توکن‌ها USDT، بازهم اتصال و ۱ به ۱ بودن ارزش خودش در مقابل دلار را از دست داده است.

تغییر ناگهانی ارزش رمزارز پایدار تتر که با مفهوم «پایدار» همخوانی ندارد

بنابر این مشکل رمزارزهای پایدار چیست؟ آیا وجود رمزارزهای که برخلاف کل بازار همیشه ثابت است و قیمت تغییر ناپذیری دارد یک مزیت بزرگ محسوب نمی‌شود؟ جواب این سوال منفی است. برای بررسی بیشتر در ادامه‌ی مقاله با کوینیت همراه باشید.

تاریخچه‌ی پول

برای خلاصه‌ کردن این بخش می‌توان گفت که پول همیشه در دو شکل ظاهر می‌شود:

  • پول به معنای ارزش داتی(مانند طلا)
  • پول به معنای ارزش ظاهری(مانند ارزهای فیات)

هرکدام از این موارد جوانب مثبت و منفی خود را دارد، اما به طور کلی پذیرفته شده که پول‌هایی که ارزش ظاهری دارند، زمانی که دولت صادر کننده‌ی آن‌ها با ثبات باشند، افزایش ارزش پیدا می‌کنند. برعکس، زمانی که حرف از جنگ باشد و یا مشکلاتی از قبیل بحران سیاسی در یک کشور رخ دهد، ارز طلا به شدت افزایش می‌یابد، زیرا مردم سریعا می‌خواهند ارزهای فیات خود را قبل از کاهش ارزش به موردی که ثبات بیشتری دارد، تبدیل کنند.

تاریخچه‌ی صنعت رمزارزی

جنگ دائمی بین ارزش‌های ذاتی و ارزش‌های ظاهری همیشه به عنوان فرصتی برای قدرتمندان محسوب می‌شده، زیرا آن‌ها می‌تواند در موقعیت‌های جنگ یا برهم زدن ثبات سیاسی باعث ایجاد چرخش و سودآوری برای خودشان شوند. به عنوان مثال بحران مسکن در سال ۲۰۰۷ باعث کاهش شدید قیمت دلار آمریکا و افزایش شدید قیمت کالاها شد.

در این بین‌، بیت‌کوین اولین رمزارزی بود که بوجود آمد و تحلیل‌گران به دنبال آن بودند که این رمزارزی را به عنوان یکی از دو نوع ارزش یاد شده طبقه‌بندی کنند:

برخی آن‌ها یک ارز با ارزش ذاتی نامیدند، زیرا:

  1. میزان ذخایر آن محدود بود
  2. ارزش و قیمت آن کاملا به میزان تقاضا بستگی داشت

این درحالیست که دیگر تحلیل‌گران بیت‌کوین را یک ارزش ظاهری می‌نامیدند، زیرا:

  1. قابل تعویض و انتقال به غیر بود
  2. لمس ناپذیر یا به عبارتی نامحسوس بود

با اینکه برخی بیت‌کوین را به عنوان یک فرصت جدید تلقی می‌کردند، دیگران وجود نوسان و تغییرات قیمتی آن را نوعی خطر و اخطار در نظر می‌گرفتند. این باعث شد که برخی مردم کاری را انجام دهند که پدر بزرگ‌های آن‌ها پس از پایان جنگ جهانی دوم به آن روی آوردند. این افراد رمزارز بیت‌کوین را به باثبات‌ترین ارز شناخته‌ی زمان خود مرتبط کردند تا از تورم آن جلوگیری به عمل آورند.

ظهور رمزارزهای پایدار

تنها مدتی زمان لازم بود که مردم شروع به جمع‌آوری رمزارزها کردن و آن‌ها را به یک ارز فیات مرتبط کنند. برخی در این بین حتی سعی کردند که رمزارزها را با کالاهای با ارزش(مانند فلزات گران‌بها) مرتبط کنند. این یکی از دلایلی بود که آمریکایی‌ها، چینی‌ها را سرزنش می‌کردند. طی کنفرانس Bretton Woods در سال ۱۹۴۴، اقتصاددانان برجسته‌ی ۴۴ کشور به این نتیجه رسیدند که شاید یک سیستم ثابت نرخ ارز بتواند وضعیت اقتصادی جهان را تحت کنترل بگیرد.

کمتر از ۳۰ سال بعد، آمریکا بجبور شد تا از سیستم نرخ ارز با ثبات به سمت نرخ‌های شناور ناخواسته حرکت کند. این رخش از آنجایی آزاد شناخته می‌شود که تمام دولت‌ها می‌توانند پول و ارز خارجی خود را در بازار آزار خرید و فروش کنند.

این مورد در رابطه با رمزارز‌های پایدار به این شکل است که آن‌ها ادعا می‌کنند که یک سیستم ثابت نرخ ارز ایجاد می‌کنند که به آن‌ها اجازه می‌دهد به روشی ساده انتقال ارزهای سنتی به صنعت رمزارزی را انجام دهند.

مشکلات پیش آمده در رابطه با رمزارزهای پایدار

قبل شروع بررسی مشکلات رمزارزهای پایدار و مسائل فنی آن‌ها، ابتدا مشکلات بخش عنصر انسانی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

آژانس‌های مختلف رمزارزهای پایدار را دستکاری می‌کنند

رمزارز پایدار تتر، به عنوان بزرگ‌ترین رمزارز پایدار از لحاظ سهم بازار، به ساخت و صدور رمزارز USDT بدون داشتن پشتوانه‌ی دلار برابر متهم شده است. این امر می‌تواند یک مشکل حسابرسی محسوب شود. تا زمانی که یک قدرت مرکزی وجود داشته باشد، خطای انسانی/سوء قصد همیشه وجود خواهد داشت.

حتی اگر ما یک قرارداد هوشمند بسازیم که طی آن دلار آمریکا خریداری شود(یا هر ارز دیگری) و معادل آن رمزارز پایدار صادر شود نیز این مشکلات باقی خواهند ماند.

رمزارزهای پایدار بر سرعت انتقال ارز تاثیر می‌گذارند

سرعت در زمینه‌ی ارزها به برخ جابجایی آن ارز گفته می‌شود. مثلا زمانی که سرعت در یک ارز خاص بالا باشد یا بسیار پایین باشد، قیمت‌ها سقوط خواهند کرد. رمزارزهای پایدار این ارز یا کالا را از گردش بازار خارج می‌کنند و باعث ایجاد یک کمبود مصنوعی می‌شوند. از لحاظ فنی به دلیل ۱ به ۱ بودن و هم تعداد بودن این رمزارز پایدار و ارز یا کالای متصل به آن، نباید هیچ کمبودی ایجاد شود. اما در عمل، هیچ‌کس قبول نمی‌کند که یک رمزارز صادر شده توسط یک اورگان غیردولتی بتواند جایگزین دلار شود و معمولا تقاضا برای دلار ثبات می‌ماند.

بنابراین درحالی که نرخ ۱ به ۱ باید باعث افزایش ارزش این رمزارز پایدار شود، این امر نبود تقاضای لازم باعث ایجاد یک کاهش مداوم و آهسته در ارزش آن می‌شود.

A یک سیستم متمرکز – B یک سیستم غیرمتمرکز

رمزارزهای پایدار غیرمتمرکز نیستند

رمزارزهای پایدار نیز همانند دیگر موارد موجود صادر کننده‌ای دارد. این امر غیرمتمرکز محسوب نمی‌شود، مگر اینکه من و شما و هرکسی فرصت مساوی برای ایجاد همان رمزارز پایدار را داشته باشد؛ مثل فعالیت ماینینگ و استخراج بیت‌کوین، که در آن هیچ غیرمتمرکز سازی وجود ندارد. رمزارزهای پایدار متمرکز مانند بانک‌های بسیار بزرگی هستند که تا زمانی که با شکست مواجه نشده‌اند، آواز قدرت سر می‌دهند.

رمزارزهای پایدار دارای تورم هستند

صدور ۱ رمزارز پایدار و حذف ۱ ارز فیات از اقتصاد به نوعی تورم محسوب می‌شود. مبادله‌ی ۱ رمزارز پایدار در مقابل ۱ ارز فیات به معنای ساخت و ایجاد فعالیت‌های اقتصادی نیست. این امر باعث می‌شود که رمزارزهای پایدار دارای تورم ذاتی باشند. از آنجایی که ارز فیات خارج شده از اقتصاد محلی از بین نرفته و نابود نشده است، هنوز هم بخشی از اقتصاد محسوب می‌شود. صادر کنندگان رمزارز پایدار می‌توانند این ارز فیات را در حساب‌های بانکی خود نگهداری کنند، بانک‌هایی که این ارزها را به خود مردم به شکل وام پرداخت کرده و باعث افزایش ذخیره‌ی ارزی و در نهایت تورم می‌شود. به عبارتی رمزارز پایدار در جامعه در کنار همان ارز فیات که در مقابل آن از اقتصاد خارج شده، حضور دارد و این امر باعث ایجاد تورم شدید و افزایش بی‌دلیل میزان نقدینگی می‌شود.

رمزارزهای پایدار پایه‌ی مالیاتی را کاهش می‌دهند

اگر شما به واسطه‌ی مبادله‌ی رمزارز و ترید به سود و درآمد برسید، باید بسته به میزان این سودآوری مالیات پرداخت کنید. اما، اگر یک کاربر در زمان سقوط ارزش‌ها و کاهش قیمت بازار رمزارزی اقدام به خرید یک رمزارز پایدار کند، می‌تواند این میزان سودآوری را از دفاتر خارج کرده یا به عبارتی آن را پنهان نماید. بنابراین، تعداد مالیات دهندگان و میزان مالیات جمع‌آوری شده به شدت کاهش می‌یابد، در این حالت دولت نمی‌توانند به کارکرد معمول خود برسد و با کشست مواجه خواهد شد. این شکست با مواردی که در ونزوئلا و زیمباوه با آن طرف هستیم کاملا متفاوت است. در این کشور‌ها، دولت بدون مشکل به کار خود ادامه می‌دهد و تنها اقتصاد سقوط خواهد کرد؛ این درحالیست که با سقوط یک دولت، هرج و مرج بوجود می‌آید.

توکن‌های دارای پشتوانه‌ی دارایی

این مورد همچنین به عنوان توکن‌های اوراق قرضه نیز شناخته می‌شوند، فرصت بیشتری برای رفع و عبور از مشکلات مربوط به رمزارزهای پایدار را دارند. این توکن‌ها معمولا توسط یک دارایی اساسی پشتیبانی می‌شوند، دارایی‌هایی از جمله سهام یک شرکت، املاک و مستغلات و یا یکی از محبوب‌ترین دارایی‌های دنیا طی ۲۰۰۰ سال گذشته، یعنی طلا.

با توجه به ارزش ذاتی این دارایی‌ها، می‌توانند ثبات قیمت بیشتری را در کنار نقدینگی پایین‌تر ارائه کنند. بنابراین از سوی دیگر، توکن‌های دارای پشتوانه‌ی دارایی، می‌توانند بدون تاثیر بر ثبات قیمت‌ها، نقدینگی به همراه داشته باشند. اگه به این مورد با دقت نگاهی بیاندازید، خواهید دید که این اتفاق همان رویدادی است که در ابتدای فعالیت IPOها(ارائه‌ی اولیه‌ی عمومی) رخ داده‌ است. اگر شما مالک یک کمپانی بزرگ باشید، نمی‌توانید به راحتی آن را بفروشید، اما اگر بتوانید این حق مالکیت خود را به بخش‌های کوچکتری تقسیم کنید، می‌توانید خیلی ساده این بخش‌های کوچک‌تر را بفروش برسانید. این امر را می‌توان تولد «سهام» نامگذاری کرد.

با تمام این تفاسیر، سهام یک دارایی‌ به شدت قانون‌گذاری شده است و خرید سهام چند شرکت در چند حوزه‌ی قضایی مختلف، حداقل برای سرمایه‌گذاران کوچک‌تر، امری بسیار سخت محسوب می‌شود. اینجا جایی است که توکن‌های اوراق بهادار وارد میدان می‌شوند. با وجود فرایند استاندارد شناخت مشتری(KYC) و PEP و فرایند‌های ضد پولشویی(AML)، می‌توانید سهام شرکت‌های مختلف را از حوزه‌های قضایی مختلف خریداری کنید.

مشکلات حل نشده

هنوز مسائل حل نشده‌ی دیگری نیز در این بیش وجود دارد، به عنوان مثال برنامه‌ها و مسابقاتی که به کاربران جوایزی اهدا می‌کنند، مواردی که اساسا به مردم پول رایگانی را اهدا می‌کنند که هنوز ارزش‌گذاری نشده است. مثلا اگر به من ۱۰هزار توکن ABC بدهند(توکن‌های خیالی) و من بتواند این توکن‌ها را با ۱ اتریوم مبادله کنم، من بر روی ۱ اتریوم خودم ارزش گذاری نکرده‌ام چونکه بابت دریافت آن هیچ زحمتی کشیده نشده است. به طور متوسط ICOها حدود ۲ تا ۵ درصد از ذخیره‌ی توکن‌های خود را به عنوان جایزه، پاداش یا ایردراپ(AirDrop) پرداخت می‌کنند. این مورد یکی از اصلی‌ترین دلایل سقوط ارزش رمزارز اتریوم(Eth) نیز شناخته می‌شود.

این مسئله در اینجا به پایان نمیرسد، همانطور که سامون اوون() مشاور داخلی شرکت روسی Aurus اعلام کرده است، این اقتصاد‌های سرگردان در نهایت باعث ایجاد تاثیرات منفی بر سرمایه‌گذاران می‌شوند:

من هرگز طرفداران این کمپین‌های اهدای جایزه نبوده‌ام. من متوجه‌ام که چرا اکثر ICOها این کار را انجام می‌دهند، اما به نظر من این یک نقطه ضعف است. دلایل من عبارتند از:

1-   بیشتر توکن‌ها، حتی توکن‌های کاربردی بدنام(مواردی که همیشه در مقابل آن‌ها ایستادگی کرده‌ام) معمولا به شکل‌های مختلفی نظیر اوراق بهادار یا سهام عمل می‌کنند؛ متناسب با پروژه‌ای که آن‌ها را صادر کرده است، ارزش آن‌ها باید افزایش یابد.

2-   اگر شما قبل از دوستان یا یک شبکه مالک یک توکن خاص باشید، شما باعث شده‌اید که در آن‌ها علاقه‌ای برای سرمایه‌گذاری و خرید این موارد بوجود آید، چونکه شما به آن پروژه اعتماد کرده‌اید و می‌خواهید که دوستانتان نیز در کنار شما به سود برسند.

3-   صرفنظر از این موارد، باز هم در شما انگیزه‌ای برای تشویق دیگران جهت خرید توکن‌ها مدنظر وجود دارد. به نظر من، ایجاد هرگونه انگیزه توسط شرکت‌های ارائه دهنده‌ی این توکن‌ها، باعث ترساندن سرمایه‌گذاران حرفه‌ای‌تر و کسانی که می‌دانند چطور باید برای یک پروژه ارزشگذاری کرد، خواهد شد.

مسیر پیش رو

با اینکه حدود ۱۰۰ کیف‌پول بیت‌کوینی مالکیت بخش اعظمی از رمزارز بیت‌کوین هستند، بازهم جامعه‌ی رمزارزی به آن‌ها اعتماد دارند، چونکه بیت‌کوین غیرمتمرکز است. بیت‌کوین یک ارز موازی محسوب می‌شود. این رمزارز توسط قیمت ارزهای فیات تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد. رکود و سقوط اخیر بازار رمزارزی ما را به سال‌های ۱۹۴۴ برمی‌گرداند. اقتصاددانان برتر فکر می‌کنند که رمزارزهای پایدار یک راه حل برای کمک به عبور از این دوره‌های پر سرو صدا هستند. تقریبا ۵۰ سال پیش سیستم‌های ثابت نرخ ارز منجر به ایجاد یک افسردگی اقتصادی شد. رمزارزهای پایدار نیز اگر مورد توجه قرار نگیرند، باعث تکرار تاریخ خواهند شد و در نهایت منجر به مرگ حرکت غیرمتمرکزسازی می‌شوند.

در کل، مردم فکر می‌کنند که مسیر حرکت از تمرکز قدرت به سمت غیرمتمرکزسازی یک مسیر خطی است. تاریخ به ما یاد داد که این مسیر یک دایره می‌باشد. مسیر برگشت به سمت متمرکزسازی قدرت از میان رمزارزهای پایدار می‌گذرد. رمزارزهای پایدار پل نیستند، بلکه آن‌ها یک مسیر پرواز یا پله‌ی Penrose (یک شکل هندسی که به سمت بالا متمایل است اما با حرکت در آن به نقطه‌ی اولیه باز می‌گردید، تصویر انتهای مطلب) محسوب می‌شوند.

نظرات، سوالات و پیشنهادات خود را در بخش دیدگاه‌ها با ما به اشتراک بگذارید.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

منبع
CCN

بهادر قلندرپور

علاقه‌مند به دنیای رمزارزها و تکنولوژی بلاک‌چین کارگردان بازی "تاریک‌‌تر از سایه" دانشجوی مهندسی پزشکی

‫2 دیدگاه ها

  1. درود
    مطلب بسیار خوبی بود فقط یک سوال ایجاد می شود .برای غیر متمرکز سازی و ایجاد یک اقتصاد جدید بر پایه رمز ارز ها نیاز بر این است که از رمز ارز های پایدار استفاده کنیم و آن هارا بخشی از معاملات روزانه رمز ارزها را در نظر بگیریم؟

    1. مشکل اصلی اعلام شده در مقاله هم همین مورد هستش! اینکه رمزارزهای پایدار به معنای واقعی غیرمتمرکز نیستن، یاعث کاهش میزان پرداخت مالیات و ایجاد تورم میشن! پس اقتصادی که بر پایه‌ی رمزارزهای پایدار کنونی تشکیل بشه بدون شک تهی از تورم نیست و از پایه مشکلاتی به همراه داره.
      برای حل کردن تورم میشه از رمزارزهایی که دارای پشتوانه‌ی کالا هستند استفاده کرد اما باز هم دو مشکل دیگه پابرجا میمونه…
      مگراینکه به نحوی این مشکلات حل بشن یا راه حل‌های بهتری بر پایه‌ی فناوری بلاک‌چین و صنعت رمزارزی ارائه بشه.

دکمه بازگشت به بالا