اخبار و مقالاتمقاله

چرا رمزارزها به موسسات و سازمان‌ها نیاز دارند؟

رمزارزها با وجود ذات غیرمتمرکز خود برای پیشرفت به تعامل و همکاری با مؤسسات و سازمان‌های متمرکز نیاز دارند؛ دلیل آن چیست؟

بسیاری از پیشگامان عرصه‌ی رمزارزها، به چیزی که در حال ساخت آن هستند، مؤسسه نمی‌‏گویند. چرا که نیت آن‏ها از طراحی چنین ساختاری، دوری از تمرکزگرایی بوده و عبارت «مؤسسه»، اصلاً مناسب چنین ساختاری نمی‏‌باشد.

در این راستا، مشاجره‏‌ها و اختلاف نظرهای مختلفی صورت گرفته است. در یکی از این موارد، مشاجره‌‏ای بین پول کروگمن (Paul Kurgman) و کتی هاون (Katie Haun) بر سر موضوع رمزارزها، رخ داده است. در این بحث، از کروگمن سوال می‏‌شود که چرا قرار گرفتن مفهوم عدم تمرکز (دوری از وابستگی به یک قدرت مرکزی) را در پشت رمزارزها رد می‏کند؟ در جواب این سوال، ایشان این نظر را دارند که:

خود ما این مفهوم را با رمزارزها عجین کردیم: بدین صورت که رمزارزها به معنای کامل در برابر مؤسسات مخالف می‌‏باشند. به طوری که این مفهوم و نظر در مورد رمزارزها به سختی به چیزی بهتر تغییر خواهد کرد.

این عقیده کروگمن یک جلوه ناخوشایندی در مورد دنیای رمزارزها می‏‌باشد. ولی در کل با نگاه به این مفهوم، می‏‌توان تا حدودی به وی در مورد عقیده‌‏اش، حقی قائل شد.

اگر سوال شود که چه عاملی در پشت سرزندگی و قدرت اقتصادی بیش‌‏تر کشورهای پیشرفته در دنیا قرار دارد. باید گفت که بهترین جواب برای این سوال، وجود مؤسسات قدرت‌مند در این کشورها می‏‌باشد. در نظر داشته باشید که اگر مؤسسات یک کشور پیشرفت داشته باشند، در این صورت بی‎تردید، جامعه از نظر اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی با شکوفایی رو به رو خواهد شد. همچنین باید گفت که مؤسسات در بین تنش‌های اجتماعی و اقتصادی برای مقابله با آن‎ها بسیار ضروری بوده و به سختی قابل برگشت و بدست آوردن می‌‏باشند.

پس از این رو، اگر رمزارزها قصد بهتر کردن دنیا را دارند، چرا باید در مورد آن‏ها، سریعاً از مفهوم مؤسسات چشم‎پوشی نمود؟ حال پس با ظهور رمزارزها چرا باید از مفهومی به نام مؤسسه که به خوبی با آن آشنایی داریم، دوری کنیم؟

 از این رو بهتر است با دقت به این موضوع توجه کنیم. در حقیقت رمزارزها در کل در راستای مؤسسات بوده و برای آن‎ها بسیار مفید می‌‏باشند. مخصوصاً این که این مفهوم به معنای ساخت مؤسسات غیر متمرکز، جهانی و مقیاس‎پذیر می‎باشد یعنی با اصل غیرمتمرکز بودن نیز هم‎سو می‎باشد. مؤسساتی که در هر گروه، کشور و یا زمانی پا برجا باقی می‌‏مانند.

وقتی حرف از مؤسسات می‎زنیم، دقیقاً در مورد چه چیزی صحبت می‌‏کنیم؟

“مؤسسه” یک عبارت مشهور گسترده و در عین حال پیچیده می‏‌باشد. در این راستا، داگلاس نورث(Douglass North) در مقاله‌ی خود در سال 1991، عبارت ” مؤسسات ” را به صورت زیر، تعریف می‏‌کند:

مؤسسات محدودیت‎هایی که فعل و انفعالات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را کنترل کرده به وجود می‎آورند. Douglass North

 

در کل در یک جامعه، هم محدودیت‏‌های رسمی (مانند قوانین قراردادی، حقوق مالکیت و سیستم‏‌های دادگاهی) و هم محدودیت‎های غیر رسمی (مانند سنت‎ها، تابوها و نرم‏‌های اجتماعی) وجود دارند. به بیان ساده‌‏تر باید گفت که مؤسسات، قوانینی هستند که دستورات و اصولی را در زندگی‌‏های اجتماعی و اقتصادی ما، تحمیل می‏‌کنند.

از جمله دشمنان تجارت، مواردی مانند ریسک و عدم قطعیت در کارها می‎باشند که در این بین، وجود مؤسسه در برابر این موارد، از خود مقاومت و مخالفت نشان می‎دهد. یعنی در واقع اگر در اموری دارای مؤسسه باشیم، در آن امور کم‎تر دچار مشکلات گفته شده خواهیم شد. اگر در تردید هستید که آیا محصول شما، به سلامت به مقصد می‏‌رسد؟ یا این که نگران آن هستید که ارزش رمزارزی که دارید در آینده حفظ خواهد شد؟ در این صورت، اصلاً وارد معامله نخواهید شد. این در حالی است که در صورت وجود مؤسسات، هر فردی در کارهای مربوط به تجارت خود، قادر است که ریسک‎های بیش‌‏تری را پیش‎بینی کرده و تحمل نماید که از این رو شاهد ظهور و پیدایش یک بازار سالم و در نتیجه از طریق آن، شاهد پیدایش یک جامعه سالم‎تر خواهیم بود.

از طرفی باید گفت که اخیراً مؤسسات جدید در محیط شکل نمی‌‏گیرند. در این راستا، مسلماً آخرین مؤسسه بزرگ و قابل توجه ساخته شده، اینترنت می‏‌باشد. یکی از دلایل پیدایش اینترنت، تبدیل آن به یک محلی برای گردآوری اطلاعات مشترک جهانی بوده است. زمانی که اطلاعات دنیا بر روی سرورهای عمومی، بسته‏‌بندی شده و قرار می‏‌گیرند، هر فردی قادر خواهد بود تا به این مجموعه اطلاعات از بشریت دسترسی داشته باشد که در حقیقت این موضوع به صورت عملی اتفاق افتاده است. چرا که در حال حاضر بخش اعظم بشریت در دنیا، در هر جا و زمانی که قصد داشته باشند، می‏‌توانند از طریق به کارگیری موتورهای جست و جو، مانند گوگل یا ویکی‎پدیا، اطلاعات مورد نظر خود را جست و جو کرده و آن‏ها را پیدا کنند. در شرایط فعلی، موتورهای جست و جو، به عنوان یک مؤسسه فراگیر مطرح هستند که تقریباً در هر جایی از دنیا وجود داشته و فراگیر شده‌اند.

اساساً باید گفت که این دسته از مؤسسات برای یک بار به وجود آمده و در هر جایی مورد استفاده قرار می‏‌گیرند. به طوری که اصلاً نیاز نیست که گوگل یا لینک‎دین را برای برزیل و یا برای برونئی دوباره به وجود آوریم. تنها نیاز است که ظاهر (UI) را ترجمه کنید تا بدین ترتیب هر جامعه‌‏ای در دنیا قادر خواهد بود تا از جست و جوی اطلاعات و یا وجود یک شبکه اجتماعی (با در نظر گرفتن تغییراتی مشخص) بهره‎مند گردد.

دلیل واضح بودن این مفهوم، این است که توانسته به واقعیت تبدیل گردد. در زمان‏‌های قدیم برای هر دوره‌‏ای، توزیع یک مؤسسه در سراسر دنیا به عنوان یک شاهکار و ظهور یک امپراطوری تلقی می‏‌شد. این در حالی است که در زمان‎های حاضر، شما تنها نیازمند داشتن یک کامپیوتر و پورت اینترنت هستید تا بتوانید به اطلاعات سراسر دنیا دسترسی داشته باشید.

ولی اگر قرار است در مورد اقتصاد صحبت کنیم، موضوع کمی فرق کرده و حتی کاملاً متضاد می‏‌باشد. به طوری که هر کشوری دارای یک زیر ساخت اقتصادی اختصاصی و خود ساخته می‏‌باشد. در واقع هر کشوری باید طراحی و خدمات مختص خودش را بر روی این مؤسسات مانند: بانک‎ها، سیستم‏‌های اعتباری، صرافی‎ها و ساختارهای قانونی، داشته باشد. اگر یک کشور قادر به فراهم سازی، چنین شرایطی نباشد. در این صورت محکوم به وابستگی اقتصادی به سایر کشورها خواهد شد.

در حال حاضر با همه این موضوعات آشناییت داریم ولی در شرایطی که پول در سراسر دنیا به یک حالت دیجیتال تبدیل شده است، چرا باید پول دارای شرایطی به مانند اینترنت نباشد و هر کشوری پول مربوط به خودشان را داشته باشند؟

از طریق رمزارزها، هر فردی قادر خواهد بود تا به سیستم اقتصاد جهانی متصل گردد و خدماتی مانند: یک بانک، حساب پس انداز، درگاه پرداخت، ثبت نام عمومی و سیستمی از قراردادها را داشته باشد. نوآوری مربوط به این بخش، قابل انتشار با هر کسی می‏‌باشد. از این رو هدف رمزارزها، تبدیل شدن به اولین سیستم مالی رایج جهانی می‏‌باشد. در واقع رمزارزها قصد دارند، همان کاری که اینترنت بر روی اطلاعات انجام دادند را بر روی پول انجام دهند و آن را به یک حالت توزیع شده در دنیا تبدیل کنند تا هر کسی در هر زمانی که قصد داشت، بتواند از آن‎ها استفاده نماید.

رمزارزها در برابر حکومت‎های مرکزی، پخته‎تر خواهند شد

در حال حاضر، بیش‎تر مردم از سراسر جهان، کار چندانی را در مخالفت با سوء مدیریت‎های اقتصادی در پیش نمی‎برند و در این راستا دچار مشکلاتی هستند. ولی در آینده، یک گزینه قدرت‌مند‎‏تر دیگری به نام ورود به دنیای رمزارزها در اختیارشان قرار خواهد گرفت. ورود به دنیای رمزارزها، مردم را وارد یک سیستم اقتصادی و مالی جهانی خواهد نمود که دارای سرویس‏‌های کامل‎تر مالی خواهند شد.

از این رو، اشتباه است که بگوییم رمزارزها جای مؤسسات را خواهند گرفت. بلکه این که باید گفت رمزارزها مؤسسات غیر متمرکز جایگزینی را را به وجود خواهند آورد. این مؤسسات غیر متمرکز، نسبت به موارد قبلی، بسیار جهانی‌‏تر بوده و به نوعی وابسته به مکان خاصی نخواهند بود. همچنین باید گفت که این مؤسسات به خودی خود عمل نموده و اطمینان مالی را که در حال حاضر در بیش‌‏تر جاهای دنیا وجود ندارد، برقرار خواهند نمود.

در این بین باید خاطر نشان کرد که: در دنیایی که بیش‎ از 50 کشور آن در طی قرن اخیر تحت شرایط تورم اقتصادی بالا هستند، رمزارزها به عنوان یک ناجی بزرگ برای آن‏ها عمل خواهند کرد. بهترین پادزهر در برابر شرایط حکومتی بد، ایجاد شرایط رقابتی می‏‌باشد. به طوری که رمزارزها تنها رقیب جدی در برابر ساختار مالی متمرکز می‏‌باشند. حق انتخاب اقتصادی، قدرت رهایی و توانایی مردم برای هماهنگی دقیقاً همان مواردی هستند که برای داشتن یک کنترل محلی و مؤسسات بهتر در دراز مدت مورد نیاز می‏‌باشد.

البته رمزارزها تنها در صورت ساخت مؤسسات قابل قبول، موفق به کسب پیروزی در این زمینه خواهند شد.

چرا رمزارزها نیازمند وجود مؤسسات هستند؟

بسیاری از آنارشیست‎های دنیای رمرزارزها به احتمال زیاد، عبارت ” مؤسسات غیر متمرکز ” را چندان منطقی و نظام‎مند تلقی نخواهند کرد. چرا که تنها نیت و نظر آن‎ها از غیر متمرکزسازی، لغو کردن و جلوگیری از وجود مؤسسات می‏‌باشد. این دسته از افراد، مؤسسات را به عنوان نشانه‏‌هایی از تمرکزگرایی در نظر می‎گیرند که به عقیده آن‏ها باید مؤسسات را از بین برد.

این حرکت، تماماً بازگشت به عقب می‌‏باشد. در حالی که مؤسسات برای هر اقتصاد دارای ثبات، حساس و حیاتی می‏‌باشند. وجود مؤسسات باعث تکامل (بروزرسانی) برازنده‌‏تری خواهند شد. همچنین به افرادی که در داخل جامعه هستند، در راستای هدایت سالم، در آرامش و قابل پیش‎بینی تجارت خود، کمک خواهند کرد.

البته قیمت رمزارزها به صورت دیوانه‌‏واری در حال نوسان هستند. آیا این موضوع اساساً دارای ریسک نمی‏‌باشد؟ در این بین، اعتبار ارزی مانند اتریوم چی می‎شود؟ آیا این جنبه‎ای مخالف با مؤسسات نمی‏‌باشد؟

در حقیقت باید گفت که غیرقابل تغییر بودن، به عنوان ویژگی اساسی و بارز هر رمزارزی می‏‌باشد. به طوری که هیچ قدرت با هر اندازه‎ای که باشد، نمی‏‌تواند دارائی‏‌های شما را بدون در دست داشتن کلیدهای خصوصی شما، در اختیار خود در آورد. البته در نظر داشته باشید که این دقیقاً همان خود مفهوم مؤسسه رمزارزی می‏‌باشد که پیرامون دارائی‎های افراد، قوانین مشخصی را در نظر گرفته است.

 البته در مورد اتریوم، همچنان مشاجره‌‏هایی متوالی در راستای حریم خصوصی اقتصادی، تورم و قوانین مرتبط با دارائی‎های آن وجود دارد. در حقیقت این موارد در طول زمان به وجود آمده‌‏اند: زمان‎هایی که امنیت و بازپرداخت بر روی دارائی‏‌ها مد نظر بوده (مانند فورک DAO) یا زمان‏‌هایی که تغییر ناپذیری (مانند مخالفت در برابر فورک Parity Rescue) مدنظر بوده است. اخیراً نیز تعویق ثابت یعنی در واقع نرم نگهداری قراردادهای هوشمند غیر قانونی در طول بروزرسانی‏‌های نرم افزاری، مدنظر بوده است. همه‌‏ی این‌‏ها، در واقع نمودی از مؤسسات رسمی و غیر رسمی‎ای هستند که بر روی اتریوم حکومت می‏‌کنند.

تمامی این تغییرات و مشاجره‏‌هایی که در مورد اتریوم صورت می‏‌گیرند، ممکن است برخی را به این فکر سوق دهند که اتریوم به صورت بسیار ضعیفی مدیریت و درواقع حکومت می‏‌شود. ولی باید گفت که این فکر کاملاً اشتباه می‎باشد. این‎ها در واقع کشف و ظهور مؤسسات جدیدی از اتریوم می‏‌باشند. حال اگر به اصول اساسی‌ای که در مورد اتریوم وجود دارند، باور داشته باشید، باید گفت که اتریوم در برخورد و برآورده کردن این محدودیت‏‌ها، کار بسیار قابل توجهی را انجام می‏‌دهد. به طوری که در این شرایط مؤسسات یک قدرتی فراتر از حکومت را شامل می‏‌شوند. همچنین مؤسسات، شامل نرم افزار، اقتصاد و جامعه نیز می‎شوند. در نهایت باید گفت که زیرساخت‏‌هایی مانند Infura، Meramask و ERC-20 همگی جزئی از چیزی هستند که اتریوم را در یک روند مداوم و قابل پیش‏بینی قرار می‏‌دهند.

کاربران، شرکت‏‌ها، ماینرها، توسعه‎دهندگان و کارآفرینان همگی در مورد این که اتریوم به قول‏‌های خود عمل خواهد نمود، اعتماد دارند. به بیان دیگر این افراد در چنین پلتفرمی شرکت می‏‌کنند، چرا که به اساس مؤسسات، اعتماد دارند.

حکومت زنجیره‎ای(On-Chain Governance)، در قالب یک مؤسسه

بسیاری از مؤسسات به دلیل قابل پیش‏‌بینی کردن زندگی‎هایمان، برای ما ارزشمند هستند. بدین صورت که می‏‌توانیم پیش‏بینی‏‌هایی را در مورد آینده مالی و اقتصادی زندگی خود داشته باشیم. بدون وجود مؤسسات، تجارت‎ها و کارآفرینان قادر به برنامه‎ریزی مؤثر برای آینده، نخواهند بود. در این راستا، باید گفت که سابقه قضایی برای هر سیستم مشروعی بسیار دارای اهمیت می‏‌باشد. به طوری که مردم را قادر می‏‌سازد تا نتیجه یک کار را بدون صرف هزینه سنگین قضایی متوجه شوند. در واقع این موضوع باعث قابل پیش‌بینی‏‌تر شدن قانون‎گذاری خواهد شد.

از این رو در مورد حکومت زنجیره‏ای هنوز تردید‏هایی وجود دارد. با وجود آن که این موضوع در تئوری بسیار زیبا و قابل توجه می‏‌باشد ولی تردید‏هایی نیز در مورد آن هنوز وجود دارد.

ما به کد اعتقاد داریم!
ما به کد اعتقاد داریم!

اگر می‎خواهید که از بلاک‎چین شما استفاده کنم. من از شما خواهم پرسید که: چرا باید به شما اعتماد داشته باشم. چرا که ممکن است یک رأی و یا نظر، باعث ایجاد تغییراتی در بلاک‎چین شما شده و یا این که کوین‏‌های من را از دستم خارج کند. از این رو من می‏‌خواهم که به صورت کامل مطمئن شوم که می‏‌توانم پیش‎بینی کنم که این اعمال نظرها، باعث ایجاد چه تغییراتی خواهند شد. در نظر داشته باشید که هر مکانیزم مبتنی بر کوین ممکن است توسط یک یا دو وال دچار تغییراتی شود. در نگاه اول، حکومت زنجیره‏‌ای بسیار زیبا و قابل توجه، جلوه می‏کند. به طوری که بسیار منظم‌‏تر و شفاف‌‏تر از سیستم‏‌های حکومتی بشری در اطراف ما هستند. با این وجود، داشتن اسامی مستعار و موجودیت‏‌های غیرقابل پذیرش در پشت هر سیستم نظردهی حکومتی زنجیره‌‏ای، باعث از دست رفتن شفافیت آن شده و پیش‏بینی برخی مسائل در درون آن را بسیار دشوار می‏‌کند. البته قصد نداربم که بگویم حکومت زنجیره‌‏ای ذاتاً بد می‌‏باشد. ولی با هر آزمایش ریشه‎ای (البته منظور، وجود تغییرات بسیار زیاد و گسترده می‏‌باشد) در آن، ممکن است با خراب شدن سیستم رو به رو شویم. در هر حال، این که شماهای حکومت‌‏های زنجیره‏‌ای دارای رفتاری ریسکی و بی‎ثبات هستند، اجتناب‎ناپذیر خواهد بود.

فورک کردن یک مؤسسه

نظرتون در مورد فورک کردن چیست؟ اگر قصد بهتر شدن چیزی را داریم، نمی‌‏توانیم اقدام به فورک کردن آن داشته باشیم؟ در حقیقت، پاسخ این سوال، نه می‏‌باشد.

همواره مفسران رمزارزها علاقه دارند که تهدید شکل‏‌گیری یک فورک را به صورت امری نه چندان دارای اهمیت و تنها به عنوان بروزرسانی در شبکه‏‌های رمزارزی جلوه دهند. ولی باید گفت که آن‏ها در این زمینه دارای اشتباه هستند. زیرا مؤسسات تنها چیز ارزشمندی است که هر سیستم اقتصادی را پا برجا نگه می‏‌دارند. از این رو نباید شاهد بروز یک فورک در مورد یک مؤسسه باشیم.

برای درک بهتر این موضوع، شرایطی را در نظر بگیرید که در آن گروهی از انقلابیون خشن و خواستاران تغییر در درون یک جامعه سرشار از صلح قرار دارند. در واقع این افراد در این جامعه که کار خود را به خوبی انجام می‌‏دهد، قصد دارند با یک وجه‎ی خشن، حزب و گروه خود را با بالا بردن پرچم مربوط خود به وجود آورند. حال به نظر شما، در چنین وضعیتی هر فردی که از بیرون به این قضیه نگاه می‏‌کند، آن را به عنوان پیشرفتی برای آن جامعه می‏‌داند؟ یا این که چه نظر دیگری در مورد آن خواهد داشت؟

به همین ترتیب، اگر فورکی قادر به ایجاد پیشرفت در مؤسسه منشأ خود نباشد، تنها به عنوان عاملی برای کسب سود توسط ایجاد کنندگان خود، به وجود آمده است. به طوری که جمع‎آوری پول و آماده‏‌سازی خوب، نمی‏‌توانند دلایل کافی برای کسب موفقیت در این زمینه باشند. چرا که مؤسسات قابل خریداری نیستند و فقط از طریق ساختن، به وجود می‌‏آیند. حال در این بین، گفتنی است که تمامی فورک‏‌های به وجود آمده در مورد رمزارزها با شکست رو به رو شده است و تنها استثنای آن در مورد مونرو می‏‌باشد که توانسته از طریق فورک صورت گرفته، باعث ایجاد پیشرفت در ریشه خود شده و توانسته رمزارز بایت‎کوین را به وجود آورد.

راهی به سمت جلو

در کل باید گفت که رمزارزها فقط یک نوآوری تکنولوژیکی نمی‏‌باشند. بلکه آن‎ها نوآوری اجتماعی و سیاسی نیز به شمار می‌‏روند. در این راستا، اگر قصد ساخت مؤسسات ارزشمندی را دارید، نیاز است که زمان زیادی را برای این کار صرف کرده و با داشتن صبر و حوصله و در برخی موارد مرتکب شدن اشتباهات و جبران آن‏‌ها، این مهم را انجام دهید.

اگر تنها معیار سنجش شما، قیمت باشد، آن‎گاه باید گفت که پروژه رمزارزی با شکست رو به رو شده است. به طوری که اگر به اخبار منتشر شده در توئیتر و بلومبرگ توجه کنید، بیش‎تر متقاعد خواهید شد که رمزارزی به شرایط مرگ خود رسیده است. این در حالی است که در مورد بین‎کوین، اخیراً به دهمین سالگرد تولدش و نیز سیصدمین آگهی تحریمش (اعلام مرگش) رسیده‏‌ایم. شرایط تغییر ممکن است طولانی باشد. در این راستا می‌‏توانیم با صحبت‏‌های پول کروگمن که عقیده دارد، تغییر در یک یا دو سال رخ نمی‌‏دهد، همفکری داشته باشیم. البته در نظر داشته باشید که بیش‌‏تر انقلاب‏‌های صورت گرفته در زمینه تکنولوژی، از جمله راه‎آهن، خودرو، بازی‎های ویدئویی و اینترنت در شرایط وجود تفکرات موافق و مخالف بسیاری به وجود آمده‌‏اند. رمزارزها نیز تفاوت چندانی با این موارد نداشته و ذات این تکنولوژی نیز با تمرکز بر روی این شرایط، با تغییرات رو به رو خواهد شد. در این جا، اگر در مورد ICOها صحبت نکنیم، بی‎تردید دچار اشتباه شده‌‏ایم. یکی از دلایل پر اهمیت بودن مؤسسات، همین ICOها می‏‌باشند. چرا که در شرایط فعلی، برای هر کسی واضح است که ICOها یک وضعیت مضحکی را در سراسر دنیا به وجود آورده‌‏اند و به عنوان منابع پول غیر قابل تنظیم، تلقی می‏‌گردند. در حقیقت، ICOها اخلالی در سیستم ایجاد نمی‏‌کنند بلکه فقط تقلیدی از آن هستند. البته در برابر تقلب‎ها و سودجویانان، باید زمان قابل توجهی صرف شود تا دنیای رمزارزها بتواند به شرایط مناسب برگشته و دوباره تمرکز خود را در ساخت ارزش‎های واقعی خود معطوف نماید.

با گذر زمان، نیاز است که مؤسسات بسیار بهتری را توسعه دهیم و مواردی مانند: هنجارهای بیش‏تر در مورد شفافیت، افشاگری‎ها، انگیزه‎ها، مشاوران، شرکا، بازایابی، جست و جو، نقدینگی، محدودیت‏‌ها و هر موردی که باعث ساخت و شکل‎گیری ارزش می‌‏شود را در نظر داشته باشیم. در این بین، سازمان‏‌هایی مانند مساری (Messari) و گمینی (Gemini) را در نظر داشته باشید که از پیشروان خود تنظیمی هستند ولی باید کار بیش‌‏تری در این زمینه صورت گیرد.

این تنها راهی است که می‏‌توانیم برخی از افراد را در کنار خود نگه داریم. نه این که آن‎ها را محکوم کنیم که به اندازه‎ی کافی غیر متمرکز نیستند. بلکه به آن‎ها نشان دهیم که مؤسساتشان به عنوان جایگزین‏‌هایی متقاعد کننده از اصلشان می‏‌باشند.

شما در رابطه با نقش موسسات و نهادهای متمرکز در پیشرفت رمزارزها چگونه فکر می‌کنید؟ نظر خود را در قسمت دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

منبع
Hackernoon
دکمه بازگشت به بالا