- جدیدترین گزارشات مرکز اقتصاد جایگزین دانشگاه کمبریج(CCAF) حاکی از آن است که بزرگترین مانع در برابر فراگیری و پذیرش گستردهی صنعت رمزارزی مشکلات مبهم مربوط به کدهای قانونی و یا تفاوتهای فرهنگی هر کشور نیست، بلکه بزرگترین مانع در این مسیر در واقع عدم وجود واژگان و تعاریف استاندارد است.
گزارشات دانشگاه کمبریج
براساس گزارشات جدیدی که توسط مرکز اقتصاد جایگزین دانشگاه کمبریج(CCAF) منتشر شده است، یکی از بزرگترین موانع برای پذیرش گستردهی سیاستهای نظارتی روشن و سازگار با صنعت رمزارزی، سادهتر از آن است که اکثر افراد فکر میکنند. فعالان دانشگاه کمبریج معتقداند که مشکل اصلی در زمینهی پذیرش گستردهی صنعت رمزارزی مشکلات مبهم مربوط به کدهای قانونی و یا فرهنگی هر کشور نیست، بلکه بزرگترین مانع در این مسیر در واقع عدم وجود واژگان استاندارد است.
در بخشهایی از این گزارش آمده است:
در صنعت رمزارزی اغلب اصطلاحات مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد که اغلب هیچگونه تعریف مشخص و قابل تغییر هستند. حتی واژهی دارایی رمزارزی نیز تعریف مشخصی ندارد. داراییهای رمزارزی و توکنها میتوانند بسته به زمینهای که مورد استفاده قرار گرفتهاند، معانی مختلفی ارائه دهند. Cambridge’s Reports
در ادامهی این گزارشات به مبحث قانونگذاری و مشکلات پیش روی آن اشاره شده است:
بنابراین، قانونگذاران با چالشهای متعددی در زمینهی قانونگذاری صنعت رمزارزی روبرو هستند: اول از همه، باید تفاوتهای ظریف اصطلاحات مختلف را درک کنند، در مرحلهی دوم باید مناسبترین واژگان را برای روند قانونگذاری و اهداف نظارتی در نظر بگیرند، و در نهایت برای این اصطلاحات تعاریف مشخصی ارائه کرده و اطمینان حاصل کنند که در بیانیهها و اظهارات رسمی از آنها استفاده خواهد شد. Cambridge’s Reports
یک رویکرد چند بعدی
در بخشهایی از این گزارش با اصطلاح «رویکرد چند بعدی» روبرو میشوید که نشان میدهد توکنهای رمزارزی به سه دستهی کلی تقسیم میشوند. رمزارزها یا توکنهای پرداختی و مبادلاتی که با عنوان «ابزار مبادلهی ارزش» از آنها یاد میشود، توکنهای اوراق بهادار که «یک ابزار سرمایهگذاری» تعریف شدهاند، و در نهایت توکنهای کاربردی که «دسترسی به یک پلتفرم دیجیتال یا خدمات خاص» را ممکن میسازد.
در واقع بسیاری از حوزههای قضایی در حال کار بر روی این موضوع هستند، گرچه اغلب آنها بر روی «توکنهای اوراق بهادار» کار میکنند. براساس گزارشات مذکور حدود ۸۲ درصد از ۲۳ حوزهی قضایی تحت بررسی، داراییهای رمزارزی که ویژگیهای اوراق بهادار هستند را از سایر رمزارزها متمایز معرفی کردهاند.
در این گزارشات همچنین آمده است که:
به منظور سادهسازی پیچیدگیهای یک چشماندازه در حال تکامل، نیاز است که این چهارچوب اساسی تحت غربالگری قرار بگیرد. Cambridge’s Reports
این مقاله همچنین تلاش میکند که تعریف مشخصی برای مالکیت داراییهای رمزارزی ارائه کند. به عنوان مثال در بخشهایی از آن آمده است:
اثبات حق مالکیت و استفاده از حقوق مالکیت داراییهای رمزارز منوط به در اختیار داشتن(و نگهداری ایمن از) کلید خصوصی مربوط به آدرسهایی است که در آن داراییهای رمزارزی ذخیره شدهاند.Cambridge’s Reports
گرچه در این مقاله توضیح داده شده که «تنها داشتن یک کلید خصوصی به هیچ وجه دلیل موجهی برای مالکیت قانونی[داراییهای رمزارزی که به واسطهی آن کلید خصوصی بدست میآیند] نمیباشد.
نظر شما در رابطه با گزارشات دانشگاه کمبریج چیست؟ چطور میتوان به یک زبان مشترک در صنعت رمزارزی دست یافت؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.