
- با نگاهی به اخبار بازار رمزارزی متوجه خواهید شد که تعداد پروژههای مربوط به توسعه و عرضهی رمزارزهای پایدار به شکل چشمگیری افزایش یافته است، تاجایی که شرکتهایی همچون فیسبوک که کمتر از یک سال قبل به ممنوعیت و مسدودسازی مطالب مرتبط با صنعت رمزارزی کرده بود، اکنون قصد دارد رمزارز پایدار بومی خود را عرضه کند. اما این روند افزایشی عرضهی رمزارزهای پایدار جدید چه خطراتی به همراه خواهد داشت؟
همانطور که بازار رمزارزی در حال بهبود وضعیت خود پس از سقوط اوایل هفته است، اخبار مربوط به ساخت رمزارزهای پایدار دوبار به تیتر بازگشته و بر صنعت رمزارزی تسلط پیدا کرده است. هفتهی گذشته کمپانی تتر و ترون برای راهاندازی رمزارز پایدار USDT بر روی بلاکچین پلتفرم ترون(TRON) با یکدیگر همکاری کردند، این درحالیست که طی شش ماه گذشته تعداد پروژههای مربوط به رمزارزهای پایدار افزایش چشمگیر داشته و نشان میدهد که عرضهی این مدل رمزارز در بین توسعهدهندگان و سرمایهگذاران استارتآپی به یک رسم تبدیل شده است.
حتی کمپانی فیسبوک(Facebook) که به عنوان غول رسانههای اجتماعی جهان کمتر از یک سال قبل به کمپانی پیشگام در مسدودسازی و ممنوعیت رمزارزها تبدیل شده بود، اکنون در حال برنامهریزی برای ورود به بازار رمزارزی و صدور رمزارز پایدار بومی خودش است.
ظهور ناگهانی تمام این پروژههای مرتبط با رمزارز پایدار تنها یک سوال را در ذهن ایجاد خواهد کرد: آیا در حال حاضر با خطر اشباع بازار توسط رمزارزهای پایدار مواجه شدهایم؟
کاربرد رمزارزهای پایدار
رمزارز USDT کمپانی تتر که یکی از پیشگامان صنعت رمزارز پایدار و هشتمین رمزارز بزرگ بازار از لحاظ میزان سرمایهی در حال گردش(Market Cap) محسوب میشود، از نظر تاریخی با هدف قرار دادن سرمایهگذاران و مبادلهگران، به عنوان یک رمزارز با قیمت ثابت عرضه شد. با این حال، کمپانی تتر پس از یک سری رسواییهای مالی دچار مشکل شد و این موضوع باعث شد که راه برای ظهور رقبای جدید باز شده و احتمال کاهش تسلط و سهم بازار این کمپانی به شدت افزایش یابد.
علاوه بر این، عرضهی بیش از حد رمزارزهای پایدار در بازار رمزارزی به وضوح در واکنش به نوسان شدید قیمت و تغییر ارزش رمزارزها طی سال ۲۰۱۸ رخ داده است. در حالی که رمزارزهای پایدار به تجار و مبادلهگران اجازه نمیدهد که به واسطهی تغییرات قیمت به سود و درآمدزایی برسند، اما از نظر تئوری به آنها ارزشی را ارائه میکند که به یک دارایی مرتبط بوده و پایدار است، این به پلتفرمهایی مانند فیسبوک یا بانک J.P. Morgan Chase بتوانند بدون به خطر انداختن مشتریان و داراییهای آنها به دلیل وجود نوسان شدید قیمت، مزایای متعدد صنعت رمزارزی را در اختیار گرفته و از ابزارهای پول دیجیتال آن استفاده کنند.
در رابطه با فیسبوک باید گفت که این غول رسانههای اجتماعی میتواند بدون تلاش در جهت متقاعد سازی کاربران نسبت به نوسان ارزش این داراییها، رمزارزهای خود را با عنوان ابزاری برای انتقال پول یا مبادلهی ارزش در سراسر جهان عرضه کند.
اشباع بازار
با این حال، حضور رمزارزهای پایدار بلااستفاده و کم ارزش در بازار به نوعی نشان دهندهی وضعیت اشباع آن است. در حالی که با پتانسیل کامل پذیرش رمزارزها فاصلهی زیادی داریم، اما باز هم با این سوال مواجه میشویم که صنعت رمزارزی واقعا به چه تعداد رمزارز پایدار نیاز دارد؟ بیشک میتوان گفت که بازیکن بزرگی همچون فیسبوک میتواند نهایتا با در اختیار داشتن پایگاه کاربری عظیم و ۲ میلیارد کاربر فعال خود، تمام چشمانداز مربوط به این موضوع را در اختیار بگیرد.
گفته شده که رمزارز کمپانی فیسبوک عدمتا برای استفاده در نرمافزار پیامرسان Whatsapp عرضه خواهد شد. اینکار به نوعی سنت شکنی و ایجاد یک شکاف در روند استفاده از رمزارزهای پایدار است، زیرا رمزارزهای پایدار معمولا به عنوان یک ابزار اصلی در صرافیهای رمزارزی جهت نگهداری داراییهای دیجیتال پایدار بدون استفاده از ارزهای فیات مورد استفاده قرار میگیرند. با این وجود، عرضهی مداوم پروژههای رمزارز پایدار در نهایت باعث اشباع بازار رمزارزی شده و فضای کمی برای تمایز میان رمزارزها باقی میگذارد.
رمزارزهای قدیمیتری همچون بیتکوین(با نماد BTC) و اتریوم(با نماد ETH) با تغییر متناظر در قیمت که نشاندهندهی قدردانی از بازار است، به کاربران اجازه میدهند که از ارزش و قابلیتهای آنها استفاده کنند. از سوی دیگر رمزارزهای پایدار به غیر از وابستگی به نامهای بزرگی همچون فیسبوک، چیز زیادی برای ایجاد تفاوت میان پروژههایشان ارائه نمیکنند و از این لحاظ محدود هستند. گرچه رمزارزهای پایدار میتوانند کاربرانهای ابزاری صنعت رمزارزی را به کاربران خود عرضه کنند، اما عدم توانایی آنها در قیمتگذاری یا تغییر ارزش با سرمایهگذاری، احتمالا در طول زمان منجر به محدود شدن تقاضا خواهد شد.
در عوض، تغییر و یا توکنیزه کردن ارزهای فیات فعلی به شکل یک فرمت شبیه به رمزارزها میتواند واقعیتی قابل قبول و عاقلانهتر باشد. شاید توکن دلار ایالات متحده فاقد غیرمتمرکزسازی پروژههای رمزارزی معمول باشد، اما حداقل میتواند واسطهگری رمزارزهای پایداری همچون تتر و TrueUSD را از بین ببرد.
نظر شما در رابطه با افزایش تعداد رمزارزهای پایدار در بازار رمزارزی چیست؟ حضور گستردهی آنها چه مزایا و معایبی خواهد داشت؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.