وقتی مارک آندرسن(Marc Andreessen) بنیانگذار Netscape در اوایل سال ۱۹۹۴ خودش را در سیلیکونولی(Silicon Valley منطقهی در قسمت جنوبی خلیج سانفرانسیسکو که به عنوان مرکز فناوریهای پیشرفتهی جهان مورد استفاده قرار میگیرد) یافت، فکر کرد که او خیلی دیر به این مقام رسیده و تمام رویدادهای مهم را از دست داده است، زیرا رکود کوتاه سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ ضربهی سختی به صنعت تکنولوژی زده بود.
بلاکچین در چه مرحلهای حضور دارد؟
مرحلهی فعلی توسعهی بلاکچین و رمزارزها نیز در حال حاضر بیشترین شباهت را با انقلاب اینترنت در سال ۱۹۹۴ دارد، زمانی که پروتکلهای TPC/IP، HTMP و FTP اختراع شده و به توسعهی Netscape(در سال ۱۹۹۴) و سالهای بعد شرکت فیسبوک(در سال ۲۰۰۴) و Airbnb(در سال ۲۰۰۸) منجر شد.
در صنعت بلاکچین ما همچنان در حال ساخت بلاکها و ابزارهایی هستیم که به ما امکان توزیع محاسبات، حفظ حریم خصوصی، مدیریت هویت و امکان مقیاسپذیری را میدهد. نرمافزارهای غیرمتمرکز متحول کنندهی بازار هنوز در حال توسعه هستند و در سالهای آینده شاهد پدیدار شدن آنها خواهیم بود.
با وجود فشارهای منفی روند نزولی بازار رمزارزی، ما همچنان در مراحل اولیهی ظهور این صنعت هستیم، و به دو دلیل حبابهای زودرسی در آن به وجود آمده است. این دلایل عبارتند از:
- امکان وجود نقدینگی اولیه با استفاده از توکنها، علیرغم اینکه تعداد زیادی از محصولات و فناوریها منتشر نشده بود.
- به لطف اینترنت و رسانههای اجتماعی، جهان اکنون شاهد ارتباطات بیشتری است، که نهایتا میتواند باعث افزایش سرعت انتشار شور و شوق پیرامون این صنعت و شکلگیری یک حباب جهانی باشد که پیش از آن امکانپذیر نبوده است.
با این وجود در چرخهی موج فناوری، از دیدگاه فنی ما همچنان در مرحلهی «بارگذاری» قرار داریم و دورهی «استقرار» هنوز آغاز نشده است، زیرا دیوانگی و هیجان قبلی بازار نتایج لازم برای رسیدن به یک نقطه عطف را به وجود نیاورد، نقطه عطفی که شامل «پیشرفتهای قابل توجه در زیرساختها و مدلهای تجاری قابل تکراری است که میتوانند طی دورهی استقرار به عنوان نقشهی راه(RoadMap) مورد استفاده قرار بگیرند».
مقایسهی روند پذیرش
روند پذیرش رمزارزها در حال حاضر بسیار شبیه به میزان پذیرش اینترنت در سال ۱۹۹۴ است، که تنها ۲۴ سال بعد بیش از نیمی از جمعیت جهان زندگی روزمرهی خود را با اتصال به آن میگذراندند. ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که مسیر رشد مشابهی در فضای رمزارزی به وجود خواهد آمد؛ از آنجایی که در جهان امروز ارتباطات بیشتری وجود دارد و روند کلی پذیرش فناوریهای جدید طی قرنهای گذشته تسریع یافته است، ما شاهد پذیرش سریع صنعت رمزارزی باشیم.
به عنوان مثال برای فراگیر شدن برق ۴۶ سال، برای تلفن ۳۵ سال، برای تلویزیون ۱۴ سال و برای اینترنت نیز ۷ سال زمان لازم بود تا نفوذ جهانی این فناوریها در جهان به ۲۵ درصد ظرفیت بازار برسد. از این رو ما میتوانیم تخمین بزنیم که احتمالا ۱۵ سال زمان لازم است تا صنعت رمزارزی بتواند به سطحی از پذیرش برسد که امروز اینترنت به آن دست یافته است.
از منظر سرمایه و اقتصاد، میزان اعتبارات و پولهای سرمایهگذاری شده در طول انقلاب اینترنت و بلاکچین بسیار با یکدیگر متفاوت هستند، به طوری که در سال ۱۹۹۹ بیش از ۳۵/۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم در استارتآپهای مرتبط با اینترنت در ایالات متحده صورت گرفت، درحالیکه این رقم برای صنعت بلاکچین در سال ۲۰۱۷ حدود ۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم و ۵ میلیارد دلار از طریق پروژههای ICO تخمین زده میشود.
روزهای اوج حباب اینترنت در سال ۲۰۰۰، بازار بورس نزدک(Nasdaq) معادل ۶/۵ تریلیون دلار سرمایهی در حال گردش بازار در اختیار داشت، درحالیکه مجموع سرمایهی در حال گردش بازار رمزارزی(MarketCap) در اوایل سال ۲۰۱۸ برای صنعت رمزارزی چیزی در حدود ۸۰۰ میلیارد دلار بود.
چرا سرمایهی جذب شده در انقلاب اینترنت بسیار گستردهتر و بیشتر از ظهور بلاکچین بود؟
علیرغم این واقعیت که حباب اینترنت تنها در ایالات متحده به وقوع پیوست و حباب صنعت رمزارزی جهانی بود، به دلایلی صنعت اینترنت توانست سرمایهگذاری بسیار چشمگیرتر و بیشتری را به سمت خودش جلب کند. این دلایل عبارتند از:
- روند صعودی اینترنت با روند صعودی بازار سهام در آن زمان همراه شد، که طی آن والاستریت و سرمایهگذاران خرد پیشتر آمدهی بودند تا به IPOهای جدید و بازگشت سرمایهی بالا دست یابند.
- حجم زیادی از سرمایهگذاریهای آن زمان ناشی از ثروت انباشته شدهی افراد بالغ بود که حدود ۴۰ سال سن داشتند و سعی میکردند روند بازنشستگی خود را مدیریت کنند، درحالیکه با بحران اقتصادی هم آشنایی چندانی نداشتند. در مقابل، سرمایهگذاران صنعت رمزارزی بیشتر از افراد نسل جدید بودهاند که نسبت به نسل قبل سرمایهی چندانی در اختیار نداشتهاند. علاوه بر این، میزان سرمایهگذاری صورت گرفته در صنعت رمزارز از طرف سرمایهگذاران فردی بسیار ناچیز بوده و شامل مشارکت کشورهایی مانند هند و چین که جمعیت بزرگی دارند، نمیشود. این کشورهای پرجمعیت عموما صنعت رمزارزی را ممنوع اعلام کردهاند.
از این منظر، ما باید انتظار داشته باشیم که یک حباب یا حبابهای دیگری در سالهای آتی ظاهر شوند، زیرا «مدلهای تجاری موفق و تکرار شونده» در نرمافزار غیرمتمرکز نمایان خواهند شد، درحالیکه حجم زیادی از سرمایهگذاری سازمانی هم به سمت این صنعت نوظهور جهتگیری خواهد کرد، دقیقا شبیه به چیزی که در انقلاب اینترنت سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ رخ داد.
ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که مجموع سرمایهی در حال گردش بازار رمزارزی نهایتا از مرز ۱۰ تریلیون دلار عبور کند، و باعث شود پروتکل توکنها(که از نرمافزارهای غیرمتمرکز ارزش میگیرد) با یکدیگر ادغام شوند، توکنهای سهام، توکنهای ابزاری(اگر این مدل ثابت کند که در آینده هم کاربرد خواهد داش) و رمزارزها(به عنوان محلی برای ذخیرهی ارزش) که در بین آنها بیتکوین(BTC) میتواند به سرمایهی در حال گردش ۷/۸ تریلیون دلار(به عنوان طلای دیجیتال) برسد.
به طور کلی، ما معتقدیم که هنوز در مراحل اولیهی چرخهی تکنولوژیک بلاکچین قرار داریم، مشابه سالهای ۱۹۹۴ در انقلاب اینترنت، و باید انتظار رخ دادن چرخههای بیشتری در طول سالهای آتی در بازار رمزارزی باشیم.
در آینده انتظار چه چیزی را داشته باشیم؟
با وجود رکود فعلی بازار رمزارزی، صنعت بلاکچین و رمزارزها به کاربردها و موارد استفادهی بهتری نیاز دارند تا بتوانند اعتماد به نفس این فناوری را دوباره به آن بازگردانند. پس از اینکه حباب اینترنت ترکید، مردم به تدریج تمایل پیدا کردند که یک بار دیگر به اینترنت اعتماد کنند، در این زمان موج جدیدی از استارتآپهای تحت وب به وجود آمدند، و موفقیت پلتفرمهایی همچون Netflix و پیپل(PayPal) باعث کاهش بخشی از عدم قطعیت و خاطرات بد پیرامون این فناوری شد.
در دنیای رمزارزها و بلاکچین، ما همچنان به دنبال موارد کاربرد موفقیتآمیزی هستیم که بتواند ارزش تکنولوژی بلاکچین و نرمافزارهای غیرمتمرکز را ثابت کرده و در راستای افزایش اعتماد به نفس این صنعت به ما کمک کند.
جوزف لوبین(Joseph Lubin) یکی از رهبران برجستهی فضای توسعهی نرمافزارهای غیرمتمرکز و بنیانگذار ConsenSys اخیرا مدعی شده که «با نگاهی به سال ۲۰۱۹، اگر بتوانید چشمانداز مربوط به این صنعت را از دید من ببینید، باید در سایهها پنهان شوید.»
آقای لوبین موضعگیری بسیار سختگیرانهای را اتخاذ کرده و معتقد است که آینده غیرمتمرکز خواهد بود، این در حالیست که چرههای سرشناس دیگری همچون جیمی سانگ(Jimmy Song) از شرکت Blockchain Capital همچنان در رابطه با افزایش میزان استفاده از نرمافزارهای غیرمتمرکز در سالهای آینده، تردید دارند.
تا اینجای کار، تک شاخها و برگهای برندهی فضای رمزارزی کمپانیهای متمرکز هستند که از مدلهای تجاری و کسب و کار سنتی استفاده میکنند، خود این مدلهای سنتی هم برای پیشرفت از اکوسیستم رمزارزی بهره میبرند؛ نامهای بزرگی همچون بایننس(Binance)، COINBASE، Circleand و حتی Bitmain.
ما همچنان باید شاهد آن باشیم که نرمافزارهای غیرمتمرکز به مرور جایگزین کمپانیهای سنتی میشوند.
بررسی مراحل مختلف بلاکچین
ما در حال حاضر در روند تکامل و ورود به مرحلهی پنجم تحول بلاکچین هستیم، مرحلهای که در آن کاربردهای فناوری بلاکچین در صنایع مختلف گسترش یافته و راهحلهای مقیاسپذیری نیز در حال بررسی هستند.
در مرحلهی اول که بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ رخ داد، بیتکوین نوع جدید از ارز دیجیتال و اثبات مفهوم(Proof Of Concept) را به نمایش گذاشت، و اولین کاربران این صنعت متشکل از افراد علاقهمند به تکنولوژی، رمزنگارها و cypherpunks بودند، افرادی که در فهرستهای پستی و انجمنهای مختلف(همچون bitcointalk و Reddit) در حال استخراج و ترویج رمزارزها بودند.
در مرحلهی دوم که بین سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ صورت گرفت، با افزایش پوشش رسانهای(گرچه بسیاری از آنها در جبههی مخالف قرار داشتند) زیرساختهایی همچون صرافیها، کیفپولهای، شرکتهای نگهداری رمزارز و راهحلهای پرداخت شروع به افزایش کردند.
در مرحلهی سوم که بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ رخ داد، بیشتر روی کاربردهای دنیای واقعی و صنعت مالی جهان تمرکز شد، مواردی همچون حواله، پرداختهای خرد و پرداختهای برون مرزی. با ظهور قردادهای هوشمند در کنار اتریوم(Ethereum) ما وارد فاز چهارم شدیم، که طی آن موارد کاربردی فراتر از صنعت مالی مورد بررسی قرار گرفتند، و ICOها به عنوان تازهترین وسیلهی جمعآوری کمکهای مالی، در این مرحله به یکی از برترین بخشهای صنعت رمزارزی تبدیل شدند.
در مرحلهی پنج، ما انتظار داریم که شاهد ظهور نرمافزارهای غیرمتمرکز موفق و افزایش کاربرد باشیم، که نهایتا به افزایش مجدد اعتماد به نفس در رابطه با این فناوری و همچنین شکلگیری پیشرفتهایی در زمینهی مقیاسپذیری بلاکچین، حریم خصوصی، ذخیرهسازی دادهها، قابلیت همکاری، نگهداری و تجربهی کاربری باشیم.
بعدها در مرحلهی ششم هم انتظار داریم تا شاهد افزایش رقابت بین نرمافزارهای غیرمتمرکز در برابر نامهای انحصاری متمرکزی همچون Dropbox، فیسبوک، یوتیوب و Airbnb باشیم، روندی که به مصرفکنندگان این امکان را بدهد که در اقتصاد دیجیتال شرکت کرده و قدرت بیشتری بدست آورند.
از طرف دیگر، نرمافزارهای غیرمتمرکز موفق به زمانی زیادی برای انتشار نیاز دارند، زیرا اکوسیستم نرمافزارهای غیرمتمرکز نسبت به پروتکلها سرمایهی بسیار کمتر و ناچیزی را دریافت کرده است. در طول حباب اینترنت، بیشتر بودجهی سرمایهگذاری به ساخت نرمافزارها(مانند یاهو، Netscape، eBay و آمازون) اختصاص یافت، در حالیکه توسعهدهندگان پروتکل(مثل TCP/IP و HTML) سازمانهای غیردولتی که غالبا با مشکلات این فناوریها دست و پنجه نرمکرده و یا محققان کم درآمد بودهاند.
با این حال، در فضای بلاکچین ما شاهد عکس این موضوع بودهایم، که در آن بخش اعظم سرمایه به کمپانیهای خصوصی تخصیص داده شد که توسعهی پروتکل(اتریوم، NEO، و مواردی از این دست) را بر عهده داشتهاند، و بسیاری از ابزارهای بلاکچین به سرمایههای جمعآوری شده به واسطهی ICOها دسترسی نداشتهاند.نامتناسب بودن میزان بودجه میتواند سرعت توسعه و انتشار نرمافزارهای غیرمتمرکز را کاهش دهد.
به طور کلی، از نظر تصویب و پذیرش جهانی، پذیرندگان رمزارزها و بلاکچین همچنان ۲/۵ درصد جمعیت جهان و «نوآوران» را شامل میشوند. برای درک درست این موضوع، باید عنوان کرد که در حال حاضر اینترنت حدود ۴ میلیارد نفر کاربر فعال دارد که از نظر پذیرش وارد مرحلهی «اکثریت باقیمانده» شده است.
حباب بعدی بلاکچین میتواند «اولین پذیرندگان» صنعت رمزارزی را به همراه داشته و «شکاف» بزرگ این صنعت نیز با کمک شرکتهای بزرگی که مصرفکنندگان زیادی دارند(مانند Starbucks، فیسبوک و فروشگاههای Walmart) در کنار موسسات مالی(مانند گلدمن ساکس و Fidelity) برطرف شود، موسسات مالی و شرکتهای بزرگی که از قبل روند کشف فرصتهای موجود در این صنعت را آغاز کرده و در حال حاضر پایگاه کاربری بزرگ و دسترسی تاثیرگذاری به بازیکنان سنتی دارند. به عنوان مثال شرکت فیسبوک در حال حاضر بر روی یک راهحل کار میکند که انجام پرداختهای مربوط به رمزارزهای پایدار در نرمافزار پیامرسان Whatsapp را ممکن میسازد.
پتانسیل این شرکت برای ایجاد یک جابجایی در صنعت خدمات مالی بسیار بالاست، زیرا بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر فعال در اختیار داشته و حجم زیادی از این کاربران در کشور هند حضور دارند(که طبق آمار ارائه شده توسط بانک جهانی بیش از ۶۹ میلیون دلار پول توسط شهروندان هند از خارج کشور به داخل ارسال شده است). علاوه بر این ما شاهد اعلامیههای اخیر شرکتهای بزرگی همچون سامسونگ و HTC هستیم، که با معرفی کیفپولهای رمزارزی داخلی در جدیدترین مدل تلفنهای هوشمند خود(گوشی Galaxy S10 از شرکت سامسونگ و گوشی Exodus از شرکت HTC) در حال تکامل سختافزارهای خود هستند و برای موج بعدی پذیرش صنعت رمزارزی آماده میشوند.
پذیرش نهادها و سازمانهای بزرگ؟
علاوه بر تمام موارد گفته شده، ما شاهد تغییر ذهنیت نهادهای بزرگ نسبت به این صنعت میباشیم، به ویژه با مشارکت و حضور موسسات علمی بزرگی همچون دانشگاه هاروارد، دانشگاه MIT و موارد دیگر که روند سرمایهگذاری در فضای رمزارزی را آغاز کردهاند؛ این درحالیست که بخش همکاری دانشگاه کمبریج(Cambridge Associates) که با در اختیار داشتن بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه یکی از بهترین موسسات مشاوره محسوب میشود، اخیرا به مشتریان خود توضیح میکند که برای سرمایهگذاری بلند مدت میتوانند بر روی فضای داراییهای دیجیتال کار کنند.
علاوه بر اینها، پروژهی جدید Bakkt که توسط سازمان فرابورس یا ICE ایجاد شده است، به عنوان اپراتور چندین بورس جهانی از جمله بورس اوراق بهادار نیویورک، به تازگی توانسته بیش از ۱۸۲/۵ میلیون دلار سرمایه جمعآوری کرده تا مصرفکنندگان و موسسات بزرگ بتوانند خرید و فروش، نگهداری و خرج کردن داراییهای دیجیتال را انجام دهند. اینگونه ابتکارات باعث افزایش روند پذیرش جهانی رمزارزها از سمت نهادهای بزرگ شده و به حذف شکاف بزرگ پذیرش کمک میکند.
سخنان پایانی
به طور خلاصه، باید گفت که ما هنوز در مراحل اولیهی چرخهی تکنولوژیک بلاکچین قرار داریم، روندی مشابه سالهای ۱۹۹۴ در انقلاب اینترنت، و انتظار داریم که حبابهای بزرگتری پدیدار شده و سرمایههای بیشتری به سمت اکوسیستم غیرمتمرکز حرکت کنند. علاوه بر این انتظار داریم که طی سالهای آتی شاهد انتشار نرمافزارهای غیرمتمرکز بیشتری هم باشیم، نرمافزارهایی که شاید برخی از آنها به پروژههای متحول کنندهای تبدیل شوند، در حالیکه تدریجا اعتماد به نفس را به فضای این صنعت باز میگردانند. شرکتهای بزرگ و موسسات مالی نیز بیشتر و بیشتر درگیر فضای رمزارزی میشوند، و این پتانسیل را در اختیار خواهند داشت تا جمعیت زیادی از مصرفکنندگان و سرمایهگذاران را با خود به همراه بیاروند، و نهایتا به حذف شکاف پذیرش و بازشدن دربهای پذیرش گستردهی صنعت رمزارزی کمک کنند.
ما همچنان نسبت به توسعهی این صنعت خوشبین هستیم و هیجان زدهایم تا ببین طی سالهای آینده شاهد ظهور چه چیزهای جدیدی در آن خواهیم بود.