منهتن پیش از ایجاد طرح اخذ مالیات ایالتی و فدرال این سول را مطرح میسازد که: «آنها چگونه جادهها را ساختند؟» همچنین ساختمانها، سیستمهای حمل و نقل، زیرساختهای پیچیده و غیره نیز پیش از قانون اخذ مالیات بردرآمد وجود داشتند. ویدئوی زیر با تاکید بر این موضوع، شهر نیویورک را پیش از ایجاد قانون مالیات بردرآمد در سال 1911 به تصویر میکشد.
پیش از تصویب شانزدهمین اصلاحات قانون اساسی ایالات متحدهی آمریکا که در آن مالیات بردرآمد فدرال مجاز شناخته شده است، بهاستثنای تامین سرمایهی اضطراری در طول جنگ جهانی، چنین اقدامی برای افزودن پول به صندوقهای ایالتی آمریکا بیسابقه بوده است. همچنین، پیش از تصویب اصلاحات، مسئولیت دولت در قانون اساسی تنها به وضع تعرفه بر واردات کالا محدود شده بود و تلاش دولت ایالات متحدهی آمریکا برای اخذ مالیات بر درآمد در سال 1894 بلافاصله در سال بعد توسط دادگاه عالی ایالات متحدهی آمریکا لغو گردید.
پس از تصویب قانون مالیات بردرآمد، به دلیل فراهم نبودن بستر اخد مالیات، ایالت نیویورک تا چند سال از این روش درآمدی نداشت. اگرچه اعمال مالیات و روشهای دیگری برای دریافت پول از مردم وجود داشت، بخش عمدهی این فرآیند در غیاب روشهای کارآمد «اخذ مالیات گسترده از عموم مردم» صورت میگرفت. در حقیقت روشهای نوین اخذ مالیات با نوآوری بخش خصوصی حاصل شده است.
توسعهی زیرساختها در گذشته
سیستم حمل و نقل و زیرساختها در گذشته با موفقیت در مسیر توسعه قرار داشتهاند و حتی در غیاب روش تامین سرمایه متمرکز از طریق اخذ مالیات بردرآمد از نظر تاریخی روند توسعهی موفقی را طی کرده است. پیش از طرح تاریخی کمیسیونرها که ساختار شبکهای را برای خیابانهای شهر نیویورک تعیین کرد، سازمانهای متمرکز و خصوصی کمتری طرح شبکهای ساخت خیابانها را ارائه میکردند. بر اساس اطلاعات ارائه شده در مقالهی «تاریخچهی ساخت مترو» نخستین مترو دارای مالکیت خصوصی بوده است و به سرعت نیز تکمیل شده است.
نخستین مترو در شهر نیویورک به سرعت اجرا شد. در قرارداد اجرای مترو قید شده بود که اجرای طرح باید در ظرف مدت دو سال به پایان برسد. شرکت ساخت و ساز راپید ترانزیت(Rapid Transit)، برندهی مزایدهی طرح اجرای مترو در نیویورک شد و آن را در مدت زمان مقرر به پایان رساند. برخلاف دومین پروژهی ساخت مترو که در سال 2007 آغاز گردید و همچنان به پایان نرسیده است.
دومین پروژهی ساخت مترو که توسط دولت تامین سرمایه شده است، همچنان تکمیل نشده است. هیئت مدیرهی حمل و نقل شهر نیویورک اخیرا سرمایهگذاری 51.5 میلیارد دلاری را بر روی سیستم حمل و نقل این شهر تایید کردند که تامین سرمایهی فاز دوم ساخت مسیر مترو را شامل میشود.
اخذ مالیات بر درآمد به منظور توسعهی زیرساختها
بنابراین، با در نظر گرفتن این موضوع که زیرساختها و جادههای شهر نیویورک در گذشته بهطور خصوصی و بدون اخذ مالیات ایجاد شدهاند(روشی که برخی از آزادیخواهان خواستار آن هستند)، نمیتوان انکار کرد که:
- مالیات بر درآمد وجود نداشت.
- مترو و جادهها وجود داشتند.
- شرکتهای خصوصی میتوانند همانند گذشته زیرساختها را ایجاد کنند.
پاسخ به سوال احداث جادهها بدون اخذ مالیات اجباری واضح است: مردم و بخش خصوصی که خواستار ایجاد شاهراهی به سوی کسب و کارشان هستند و یا قصد مسافرت از یک نقطه به مکان دیگری را دارند، همانند گذشته به تامین مالی و ساخت جادهها ادامه میدهند. در نتیجه، دلیل اخذ مالیات بهطور اجباری همچنان به صورت یک راز باقی مانده است. به همین دلیل موضوع مراقبتهای سلامتی و بهداشتی به عنوان دلیل دیگری برای اخذ مالیات بردرآمد مطرح میشود.
ایجاد سیستم بهداشت و درمان بهطور رقابتپذیر: ارزانتر و کارآمدتر
اگرچه در طول صدها سال پیش سیستم بهداشت و درمان پیشرفت زیادی کرده است، اما تخریب سیستم رقابتی صنعت مراقبتهای بهداشتی توسط مداخلهی دولت به بهانهی ایجاد امنیت و کاهش قیمت ارائهی خدمات بهداشتی، در نهایت موجب افزایش قیمت و کاهش کیفیت خدمات شده است. در حالی که بیماران تلاش میکنند پزشکان و بیمارستانهایی که شهرت خوبی دارند را انتخاب کنند، صنعت پزشکی مُدرن کنونی هیچ مزیتی را از طریق ارائهی خدمات رقابتی ارائه نمیکند. مایک هولی(Mike Holly) مینویسد:
سیاستمدارن از اوایل دههی 1900 به منظور کاهش رقابت در حوزهی درمان لابی میکردند. دولت ایالات متحدهی آمریکا در دههی 1980 فعالیت پزشکان، بیمارستانها، بیمه و داروسازی را محدود ساخت. Mike Holly
در قرن بیستم سیستم قانونگذاری صنعت بهداشت و درمان را بهطور موثری محدود کرده است. فلکسنر(Flexner Report) که از سوی انجمن پزشکی آمریکا(AMA) پشتیبانی میشود گزارش کرد که این اقدام با هدف سادهسازی و بهبود کیفیت ارائهی خدمات مراقبتهای بهداشتی در آمریکا و کانادا موجب تعطیلی و یا ادغام بیش از نیمی از دانشکدههای پزشکی آمریکا شده است. همچنین، این اقدام موجب تعطیلی تقریبا تمامی دانشکدههای پزشکی(به استثنای دو دانشکدهی تاریخی) سیاهپوستان گردید، زیرا آبراهام فلکسنر(Abraham Flexner) معتقد بود که «فعالیت پزشکان سیاه پوست تنها به نژاد سیاهپوستان محدود خواهد شد.» ایالات متحدهی آمریکا پس از خاتمه دادن به رقابت در حوزهی بهداشت و درمان، مُدل جدیدی از برنامههای درمانی همانند Medicare و Medicaid را که توسط پرداخت کنندگان مالیات تامین مالی میشدند، راهاندازی کرد.
تاثیرات ایجاد محدودیت در حوزهی پزشکی
دوران فعالیت فلکسنر همزمان با آغاز تاثیرات مشخص دولت ایالات متحدهی آمریکا بر حوزهی بهداشت و درمان بوده است. در نتیجهی اعمال «بیمهی خصوصی» بر حوزهی سلامت، آمار ارجاع بیمار به دیگر مراکز درمانی، ادعای معالجات اشتباه و تقاضا برای خدمات پزشکی اجتماعی «رایگان» افزایش یافته است. برنامههای اجتماعی همانند اوباماکیر(Obamacare)موجب نگرانی شده است، زیرا در حالی که بسیاری در نهایت توانستند به خدمات درمانی دسترسی یابند، برخی از شهروندان آمریکایی ادعا میکنند که از نظر مالی در وضعیت نامناسبی قرار گرفتهاند.
انتخابهای محدود بیماران شرایط ناگواری را بازتاب میکند که در آن بیماران حتی در شرایط کنونی جان خود را از دست میدهند؛ همانند مرگ بیماری که 11 ساعت در اورژانس منتظر دریافت خدمات پزشکی بود. ممکن است برخی ادعا کنند که پزشکی در گذشته خطرناک بوده است، اما به سختی میتوان دستاوردی برای پزشکی مدرن که به یک صنعت انحصاری تبدیل شده است، بیان کرد.
پیشنهاد استقلال مالی در رمزارزها
ایجاد بازار آزاد به معنای ایجاد بستر فعالیت برای پزشکان تقلبی و افراد فاقد مجوز بر روی بیماران نیست. همچنین به معنای بازگشت به جادههای خاکی، سیستم صنعتی غیر انسانی و یا مبادلهی کالا به صورت ناکارآمد نیست. باید در نظر گرفت که تجارت آزادانهی افراد و تعامل با یکدیگر عاملی است که در نهایت موجب رشد نیویورک و یا هر شهر دیگری در جهان خواهد شد. پیش از تاسیس بانک فدرال رزرو آمریکا(در همان زمانی که طرح اخذ مالیات بردرآمد آغاز گردید) رقابت میان ارزها امکان پذیر بود. قانون ایالات متحدهی آمریکا در گذشته هیچ کسی را به استفاده از یک نوع ارز محدود نکرده بود.
رمزارزهایی که از هیچ سازمانی مجوز خاصی را اخذ نکردهاند(همانند بیت کوین)، فرصت فعالیت و معامله در شرایط آزاد را فراهم میکنند. بلاکچین و رمزارزها فرصت بینظیری را برای پیشرفت جوامع فراهم میکنند. ثبت تراکنشها بهطور شفاف و بر مبنای هنجارهای حفظ مالکیت خصوصی است و کاربران میتوانند بدون کسب مجوز از سوی دولت داراییهای خود را خرج کنند. سرویس درآمدهای داخلی ایالات متحدهی آمریکا(یکی از قدرتمندترین سازمانهای جمعآوری مالیات در جهان) به دلیل پتانسیل ارائهی استقلال مالی به کاربران رمزارزها، این حوزه را به شدت مورد هدف قرار داده است. با در نظر گرفتن مطالب اشاره شده در این مقاله، درحالی که انسانها در خلاء قانون اخذ مالیات بردرآمد، قادر به ساخت جاده و زیرساختهای مورد نیاز خود هستند، بدون این قانون نیز میتوانند دیگر زیر ساختهای مورد نیاز را پیادهسازی کنند.
نظر شما در رابطه با پتانسیل ارائهی استقلال مالی و کنترل کامل داراییها با استفاده از تکنولوژی بلاکچین و رمزارزها چیست؟ آیا اخذ مالیات بردرآمد توسط دولتها قادر به برآورده ساختن موفق اهداف عنوان شده است؟ نظر خود را به صورت کامنت با ما در میان بگذارید.