در این مقاله سعی بر آن داشتیم تا ضمن در نظر گرفتن متغیرهای عمیق ریشهای در بازار از جمله پیشبینیها، پذیرش جهانی و احساسات موجود پیرامون داراییهای رمزارزی، تئوریهای قدیمی اقتصادی مرتبط با افزایش قیمت بیت کوین و همچنین شک و تردیدهای اقتصاددانان در رابطه با این رمزارز را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
علاقهمندان صنعت رمزارزها چه میگویند؟
علاقهمندان به صنعت رمزارز و طرفداران بیت کوین مدتهاست که از احتمال افزایش قیمت این رمزارز تا سطوح ۱۰۰ هزار دلاری صحبت میکنند. شواهد مربوط به این امر را میتوان در صحبتهای افراد سرشناسی همچون آنتونی پومپلیانو(Anthony Pompliano) یکی از بنیانگذاران و همکار شرکت مورگان کریک دیجیتال(Morgan Creek Digital) یافت.
وی در تازهترین صحبتهای خود اظهار نموده که «من همچنان فکر میکنم تا پایان دسامبر ۲۰۲۱ قیمت هر واحد رمزارز بیت کوین به رقمی بالغ بر ۱۰۰ هزار دلار خواهد رسید. با در نظر گرفتن مواردی همچون ذخیرهی ثابت و افزایش چشمگیر تقاضا، تنها گذر زمان همهچیز را اثبات میکند».
چارلز هاسکینسون(Charles Hoskinson)، یکی از بنیانگذاران پروژهی رمزارزی اتریوم نیز در اواخر سال ۲۰۱۹ با انتشار یک پست توییتری اعلام کرده بود که «مطمئناً ما در مقابل تورم بزرگ پولی اخیر پیشنهاداتی در رابطه با پناهگاه امن در اختیار دارید، همانطور که پائول تادور جونز یکی از سرمایهگذاران کلان اقتصادی گفته است، بیت کوین میتواند به عنوان یک لایهی محافظ در برابر تورم عمل کند».
با توجه به صحبتها و پیشبینیهای صورت گرفته در رابطه با افزایش قریبالوقوع ارزش بیت کوین، همچنان باید ارزیابی کرد که آیا این ادعاها بیشتر جنبهی تبلیغاتی جهت افزایش مشارکت و پذیرش این رمزارز در بین مردم دارد و یا یک اعتقاد عمیق و ریشه بین تجربیات گذشتهی کاربران و تمایل ناامیدکننده ثروتمندان برای افزایش سرمایه است.
با تمام این تفاسیر، اینگونه گمانهزنیها باید همواره با پشتوانهی اعداد و ارقام ارائه شده و براساس این اعداد فرضیههای مختلف مورد بررسی قرار بگیرند.
پرداختن به تئوری و مدلهای اقتصادی
درحالکیه علاقهمندان به حوزهی رمزارز عمدتاً برای پیشبینی تغییرات ارزش لحظهای به اخبار و رویدادهای مختلف متکی هستند، سرمایهگذاران و کاربران شبکهی بیت کوین تمایل دارند اساساً فرضیات خود را براساس شواهد مملوس به شکل یک قاعده ایجاد کنند؛ شواهدی که از مدلهای طرحریزی شده و نظریههای اقتصادی کلان بدست آمدهاند.
مدلهای طرحریزی شده مانند مدل Bitcoin S2F و تئوری سرمایهگذاری M2 در نهایت منجر به پیشبینی و ارزیابی قیمتهای نجومی برای بیت کوین هستند، اما همانطور که گذشت زمان به ما نشان داد، در حال حاضر یکی از این مدلهای اقتصادی برای بیت کوین از بین رفته و عملاً نقض شده است.
نظریهی سرمایهگذاری M2
طی سالیان گذشته و به ویژه ماههای اخیر پس از شیوع بیماری کرونا در سراسر جهان، فرایند کاهش کمی یاQuantitative Easing توسط بانکهای مرکزی به عنوان روشی جهت مقابله با تبعات مالی و اقتصادی قرنطینهی سراسری و عدم فعالیت اقتصادی مورد استفاده قرار گرفته است.
به عنوان مثال نگاهی به بانک مرکزی فدرال رزرو داشته باشیم؛ بانکی که از سال ۱۹۷۰ به بعد با سرعتی باورنکردی به چاپ دلار ادامه داده است.
شاید قابل توجهترین تاثیر چاپ دلار به صورت نامحدود افزایش شدید تورم در آمریکا باشد. در این کشور قیمت کالاها و خدمات ارائه شده طی سالیان گذشته به طور یکسان افزایش یافته تا بتواند هزینههای جاری را تامین کرده و با تورم سازگاری ایجاد کند.
به طور کلی، یک اقتصاد سالم از طریق کاهش قیمت کالا و خدمات به دلیل یافتن گزینههای کارآمدتر و مقرون به صرفه از طرف ارائه دهنده مشخص میشود، یک مدل اقتصادی که در آمریکا خبری از آن نیست.
برای برجستهتر شدن نکتهی اصلی در رابطه با این نظریه، باید گفت که در صورت ادامهی روند چاپ دلار توسط بانک فدرال رزرو، قیمت بیت کوین در مقابل دلار همچنان با نرخ نمایی افزایش خواهد یافت، تا زمانی که هر واحد بیت کوین به ارزشی بالغ بر ۱۰۰ هزار دلار برسد. به عبارت دیگر، چاپ بیرویهی دلار باعث کاهش ارزش و قدرت خرید این ارز شده و در نهایت شاهد افزایش قدرت بیت کوین در مقابل آن خواهیم شد.
مدل دارایی متقاطع سهام به جریان بیت کوین
این مدل اقتصادی که با نام Bitcoin S2F نیز شناخته میشود، توسط یکی از اقتصاددانان فعال در توییتر مطرح شده و در صدد اندازهگیری نرخ تولید و جریان فعلی بیت کوین جهت بررسی تاثیر کمیابی بر قیمت این رمزارز میباشد.
همانطور که این اقتصاددان در سال ۲۰۱۹ از طریق مدلسازی ارزش بیت کوین با استفاده از سطح کمیابی بیان نموده «ارزش پیشبینی شده برای بیت کوین پس از رویداد هالوینگ ماه می ۲۰۲۰ چیزی حدود ۱ تریلیون دلار میباشد، که با تقسیم بر تعداد بیت کوینهای موجود در نهایت به قیمت ۵۵ هزار دلار برای هر واحد میرسیم. احتمالاً با گذشت زمان یک یا دو ساله پس از رویداد هالوینگ، یعنی در روزهای پایانی سال ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۱ شاهد چنین ارقامی خواهیم بود. بیت کوین یک نمونهی عالی برای بررسی این فرضیه و مدل اقتصادی است».
برای درک اشتباه بودن این مدل اقتصادی نیازی نیست که یک ریاضیدان برجسته باشید، زیرا تا به این لحظه بیش از ۸ اشتباه در رابطه با مدل ارزش بیت کوین بر اساس کمیابی آن، گزارش شده است.
مناظرهی اقتصاددانان
برجستهترین پیشبینیهای صورت گرفته در رابطه با قیمت بیت کوین احتمالاً توسط اقتصاددانانی صورت گرفته که هنوز اشتباهات آنها به درستی اثبات نشده است.
یک نمونه از این پیشبینیها مربوط میشود به کنث رگوف(Kenneth Rogoff) اقتصاددان و داستاد دانشگاه هاروارد که در تازهترین مصاحبهی خود با شبکهی CNBC اعلام نموده که «به نظر من ۱۰ سال دیگر بیت کوین تنها بخشی از ارزش و قیمت فعلی خود را خواهد داشت! به نظر من ارزش این رمزارز به ۱۰۰ دلار خواهد رسید، رقمی که بسیار محتملتر از ۱۰۰ هزار دلار است. اساساً اگر امکان فعالیتهایی همچون پولشویی و فرار مالیاتی را از بیت کوین بگیرید، کاربرد این رمزارز به عنوان وسیلهای جهت انجام تراکنشهای مالی بسیار ناچیز و غیرکاربردی خواهد بود».
یک رویکرد گسترده
شایان ذکر است که آقای رکوف تنها اقتصاددان برجستهای نیست که پیشبینی میکند در آینده ارزش بیت کوین سقوط خواهد کرد.
جوئی دیویس(Joe Davis)، یکی از اقتصاددانان برجستهی شرکت سرمایهگذاری ونگارد(Vanguard) چندی قبل با انتشار اعلامیهای اظهار داشت که «من به فناوری بلاکچین که اساس و زیرساخت بیت کوین میباشد علاقه دارم، اما نگاه من به بیت کوین از منظر یک ارز؟ از نظر من ارزش آن به صفر خواهد رسید».
وی در ادامه توضیح داد «ارزش بیت کوین براساس کمبود آن تعیین میشود و این کمبود که رقم مصنوعی است. تصور اینکه واقعاً در بلند مدت چه تغییراتی در این ارزش به وجود میآید، بسیار دشوار است».
اگر گمانهزنیهای موجود در رابطه با کاربردهای بیت کوین در آینده واقعاً نیروی محرکی برای بیثباتی این رمزارز باشند، بنابراین ارزیابی قیمت BTC نیز به دلیل کاهش جریان نقدینگی کاملاً اشتباه است.
رسیدگی به موضوع قو سیاه
گرچه کمانهزنی و نظریههای اقتصادی هر کدام یک روی سکه هستند، رویداد قو سیاه(black swan) یک موجودیت کاملاً متفاوت است که به دلیل دوران سختی و عدم اطمینان همراه با آن شناخته میشود.
حوادث پیشبینی نشدهی قو سیاه مانند سقوط اخیر بازار سهام و بورس، به همه نشان داد که هیچ اقتصادی غیرقابل نفوذ و مستحکم نیست. حادثهی قو سیاه درحالی ایدئولوژی دیرینهی استحکام اقتصادی دولتی را از بین برد که بیت کوین توانست خودش را به عنوان یک پناهگاه امن ذخیرهی ارزش نشان دهد.
حوادث باعث نمایان شدن ارزش بیت کوین میشوند
با توجه به پیامدهای اقتصادی به وجود آمده پس از رویداد قو سیاه، میتوان گفت که بدون وقوع احتمالی چنین رویدادهای ویرانگر به هیچ وجه نمیتوان ارزش واقعی بیت کوین را ارزیابی کرد.
برای درک بیشتر این موضوع باید به دوران مدرن توجهی بیشتری داشت.
به عنوان مثال، کسانی که در حال مطالعهی این مقاله هستند اخیراً یک رویداد قو سیاه را پشت سر گذاشتهاند، اما با توجه به اینکه کشورهای مختلف اکنون در حال بازگشایی مرزهای خود بوده و دولتها نیز اعلام کردهاند که فعالیتهای اقتصادی دوباره آغاز شده است، به نظر میرسد که به دلیل موجود دوم گسترش کرونا که پس از برداشته شدن این محدودیتها دوباره شاهد آن خواهیم بود احتمال وقوع یک رویداد قو سیاه دیگر به عنوان محصول جانبی به شدت افزایش خواهد یافت.
بنابراین، هنگام حدس زدن احتمال افزایش قیمت بیت کوین تا مرز ۱۰۰ هزار دلار، در نظر نگرفتن چنین رویدادهای بزرگی کار احمقانهای است.
امکان پذیرش بیت کوین
یکی از قطعات پازل بزرگ بیت کوین که میتواند دلیل خوبی برای افزایش قیمت بیت کوین تا مرز ۱۰۰ هزار دلاری باشد، پذیرش گستردهی این رمزارز در سطح جریان اصلی است.
اگر سطح پذیرش بیت کوین با افزایش چشمگیر و ناگهانی روبرو شود، نظریهی عمومی عرضه و تقاضا دوباره اجرایی شده و احتملاً افزایش مشارکت در شبکهی بیت کوین به افزایش تقاضا برای خرید آن منجر خواهد شد.
افزایش سطح تقاضا با افزایش سطح ارزش یک دارایی همراه است، که با در نظر گرفتن محدودیت مجموع ذخایر بیت کوین میتواند این ایدئولوژی را تقویت کند «افزایش تقاضا برای بیت کوین در نهایت منجر به افزایش چشمگیر قیمت آن خواهد شد».
سرمایهی در حال گردش بازار بیت کوین
در ادامه قصد داریم برای انجام برخی حسابهای ساده و سر انگشتی، تئوریها و گمانهزنیهای اقتصادی موجود را مورد بررسی قرار دهیم.
همانطور که میدانید حداکثر ذخایر موجود بیت کوین ۲۱ میلیون واحد میباشد.
بنابراین اگر ارزش هر واحد رمزارز BTC به ۱۰۰ هزار دلار برسد، مجموع سرمایهی در حال گردش این رمزارز احتمالی چیزی حدود ۲/۱ تریلیون دلار(حاصل ضرب ۲۱ میلیون در ۱۰۰ هزار دلار) خواهد بود.
طبق گزارشاتی که در روزهای انتهایی سال ۲۰۱۹ منتشر شد، ارزش بازار سهام جهان حدود ۸۵ تریلیون دلار تخمین زده شد. لازم به ذکر است که در ابتدای همان سال ارزش بازارهای جهانی رقمی پایینتر از ۷۰ تریلیون دلار اعلام شده بود، این بدان معناست که طی یک سال شاهد افزایش ۱۵ تریلیون دلار ارزش بازارهای جهانی بودهایم.
حال براساس آنچه در این بخش محاسبه شده است، میتوان گفت که حتی در صورت استخراج آخرین بیت کوین و افزایش قیمت آن به مرز ۱۰۰ هزار دلار برای هر واحد، مجموع سرمایهی در حال گردش این شبکهی رمزارزی ۴۰ برابر کمتر از بازار سهام جهان در پایان سال ۲۰۱۹ خواهد بود.
قرار دادن قطعات پازل کنار یکدیگر
در نظر گرفتن حدس و کمانهزنیهای صورت گرفته توسط هواداران صنعت رمزارزها در نهایت به چیزی جز تئوریهای معیوب اقتصادی ختم نخواهد شد؛ تئوریهایی که به هیچ وجه نمیتوانند تمامی متغیرهای موجود در مسیر پیشبینی قیمت و ارزش بازار بیت کوین را مورد توجه قرار دهند.
البته با استفاده از نظریهی سرمایهگذاری M2 و اصول عمومی مربوط به عرضهی و تقاضا، ما توانستیم یک دید کلی و قانع کننده در رابطه با احتمال افزایش قیمت هر واحد بیت کوین تا مرز ۱۰۰ هزار دلار ارائه کنیم، محاسباتی که در نهایت مجموع سرمایهی در حال گردش بازار بیت کوین ۲/۱ تریلیون دلار تخمین زده شد درحالیکه در پایان سال ۲۰۱۹ مجموع ارزش بازار جهانی سهام چیزی بالغ بر ۸۵ تریلیون دلار اعلام شده است.
گرچه ممکن است پیشبینی قیمت ۱۰۰ هزار دلاری برای هر واحد رمزارز بیت کوین در ابتدا کمی احمقانه و غیرواقعی به نظر برسد، اما زمانی که این ارقام را به ارزش جهانی بازار سهام و اقتصادهای بزرگ مقایسه میکنید، متوجه میشوید که رسیدن به این رقم تنها به گذشت زمان و رسیدن به عوامل گفته شده در بخشهای قبلی نیاز دارد.
با تمام این تفاسیر، باید گفت که پیشبینی قیمت بیت کوین در ۱۰، ۲۰ و یا حتی ۴۰ سال آینده کاملاً غیرممکن است، اما اگر تاریخ یک موضوع مهم را به ما آموخته باشد، این است که «هرچیزی ممکن است».
نظر شما در رابطه با تئوریهای مطرح شده در این مقاله و احتمال افزایش قیمت بیت کوین تا مرز ۱۰۰ هزار دلار برای هر واحد چیست؟ چه عواملی میتواند باعث تسهیل فرایند جهش ارزش بیت کوین شوند؟ نظرات خود را با تیم کوینیت در میان بگذارید.