کمتر از یک سال پس از انتشار بیماری کووید۱۹ در سراسر جهان، بازار رمزارزها به سرعت گسترش یافت زیرا میلیاردرها و سازمانهای بزرگ بخشی از ترازنامهی خود را به این داراییهای رمزارزی تخصیص دادند. اما در مابقی سال ۲۰۲۱ چه چیزی انتظار ما را میکشد؟
در حالیکه بیت کوین و اتریوم به تقویت موقعیت خود ادامه میدهند، تعدادی از بلاکچینهای لایهی اول نیز در حال آماده شدن برای جهش و تبدیل شدن به یک رقیب اصلی در این صنعت رقابتی هستند. در ادامهی مطلب برخی از این بلاکچینهای مورد انتظار بررسی و معرفی خواهد شد.
رادیکس
رادیکس(RADIX) اولین پروتکل لایهی اول است که به طور خاص برای خدمترسانی به حوزهی اقتصاد غیرمتمرکز(DeFi) توسعه یافته است. رادیکس یک پلتفرم با عملکرد بسیار بالا است که میتواند بالغ بر ۱/۴ میلیون تراکنش بر ثانیه(TPS) را پردازش کند؛ درحالیکه الگوریتم فعلی آن از نظر تئوری توانایی مقیاسپذیری چشمگیر دارد. رادیکس با استفاده از این معیار به راحتی میتواند پروتکلهای DeFi دیگر از جمله اتریوم، بیت کوین و تقریباً هر شبکهی دیگری را پشت سر بگذارد، اما مزایای اصلی این شبکهی بسیار مورد انتظار چیست؟
یکی از اصلیترین فناوریهای بکار رفته در این بلاکچین، شاردینگ(Sharding) میباشد، البته به جای مجموعهای ثابت از شاردها، رادیکس برای دستیابی به موازیسازی مورد نیاز جهت یک پلتفرم DeFi در مقیاسجهانی، از تعداد تقریباً نامحدودی شارد پشتیبانی میکند.
این شبکهی بلاکچینی براساس یک پروتکل اجماع خاص به نام سربروس(Cerberus) ساخته شده است. این الگوریتم اجماع امکان مقیاسپذیری خطی را بدون به خطر انداختن قابلیت سازگاری و یا قابلیت همکاری ایجاد میکند. این گزینه باعث شده تا رادیکس همواره خودش را به عنوان یک جایگزین مناسب برای شبکهی اتریوم معرفی کند.
شبکهی داسک
شبکهی داسک(Dusk Network) یک بلاکچین منبع باز متمرکز بر روی مبحث حریم خصوصی برای نرمافزارهای مالی غیرمتمرکز یا dApp میباشد.
این شبکهی به دلیل بهرهگیری از فناوری دانش صفر(Zero-Knowledge) میتواند نقش صادرکنندهی توکنهای تنظیم شده توسط قراردادهای هوشمند را همزمان با حفظ حریم خصوصی بر عهده بگیرد.
هدف اصلی عرضهی داسک تغییر ظاهر صنعت مالی سنتی است، درحالیکه به کاربران امکان دسترسی به سرمایه و طیف وسیعی از خدمات مالی هوشمند نیز داده شود.
مارلین
شبکهی مارلین(Marlin) یک پروتکل باز است که زیرساختهای قابل برنامهریزی برای اقتصاد غیرمتمرکز(DeFi) و وب۳ را همراه می کند. این پروتکل در اواسط سال ۲۰۱۹ برای اولین بار به عنوان بخشی از برنامههای آزمایشگاههای بایننس(Binance Labs) معرفی شد.
مارلین گرههای فعال شبکه را قادر میسازد تا با سرعت بیشتری با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و حجم بیشتری از دادهها را در مدت زمان کوتاهتری انتقال دهند. این افزایش عملکرد به تنها میتواند یکی از اصلیترین معیارهای ارزیابی شبکههای بلاکچینی یعنی «توان عملیاتی» را به شدت بهبود بخشد.
کانسوردیوم
بلاکچین سازمانی کانسوردیوم(Concordium) به تازگی چهارمین شبکهی آزمایشی خود را راهاندازی کرده است؛ درحالیکه گفته میشود شبکهی اصلی آن قرار است طی ششماههی ابتدایی سال ۲۰۲۱ به بهرهبرداری برسد.
این بلاکچین لایهی اول که مبتنی بر فناوری زاگ(Zug) فعالیت دارد، از الگوریتم دانش صفر برای حفظ حریم خصوصی کاربران استفاده میکند، درحالیکه در صورت درخواست از طرف مقامات قضائی میتواند امکان ناشناس بودن در شبکه را هم لغو کند. این سیستم میتواند در عین راضی نگه داشتن نهادهای نظارتی، امکان حفظ حریم خصوصی را به کاربران میدهد.
مانند بسیاری از شبکههای بلاکچینی موجود، کانسودیوم هم بر مباحثی همچون مقیاسپذیری، امنیت و تمرکززدایی پافشاری دارد؛ درحالیکه توسعهدهندگان این شبکه معتقداند که راضی نگه داشتن مقامات قضائی کلید اصلی برای باز کردن قفل تریلیونها دلار کاربرد فناوری بلاکچین در سراسر جهان میباشد.
کانسودیوم همانند شبکهی اتریوم، از قراردادهای هوشمند با کاربردهای مختلف از جمله صنایع، اینترنت اشیاء و زنجیرهی تامین استفاده میکند. نکتهی جالب در رابطه با این شبکهی بلاکچینی این است که توسعهدهندگان کانسوردیوم با شرکتهای بزرگی همچون ولوو(VolVo)، آیکیا(Ikea) و ساکسو بانک همکاری نزدیک داشته و همین مسئله باعث شده تا این شبکهی بلاکچینی شانس بیشتری برای جذب سرمایهگذاران سازمانی داشته باشد.
شبکهی کسپر
شبکهی کاسپر(Casper Network) که در حال آماده شدن برای راهاندازی شبکهی اصلی(Mainnet) خود میباشد، اخیراً توانسته یک روند فروش توکنهای اعتبارسنجی را به موفقیت به پایان رسانده و بالغ بر ۱۴ میلیون دلار سرمایه جمعآوری کند.
کسپر یک شبکهی بلاکچینی عمومی مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام است که در زمینهی ایجاد نرمافزارهای غیرمتمرکز و جذب سازمانها فعالیت میکند.
کاسبر به عنوان یک بلاکچین کاربر پسند برای مشتریان سازمانی، براساس پروتکل اجماع توسعه یافته توسط یکی از بنیانگذاران و محققان پیشین شبکهی اتریوم یعنی ولاد زمفیر(Vlad Zamfir) ساخته شده است. این پروژه که در ابتدا به عنوان یک راهحل مقیاسپذیری برای اتریوم راهاندازی شده بود، اکنون توانسته نظر تعداد زیادی از علاقهمندان به فناوری بلاکچین را به سمت خود جلب کند.
کرومیا
کرومیا(Chromia) به گفتهی توسعهدهندگان یک پلتفرم بلاکچینی است که روند ساخت نرمافزارهای غیرمتمرکز را در دنیای واقعی و در راستای رسیدن به جهانی بهتر، بسیار ساده کرده است.
این پلتفرم لایهی اول با بهرهگیری از مزایای بالقوهی فناوری بلاکچین و ترکیب آن با ساختارها و معماری پایگاههای داده رابطهای(relational database) توانسته روند کدنویسی قراردادهای هوشمند را «هفت تا ده برابر» سریعتر کند.
شبکهی داک
شبکهی داک(Dock Network) که مدتی قبل از راهاندازی شبکهی اصلی خود خبر داد، با هدف حل دشوارترین مسائل موجود در صنعت بلاکچین راهاندازی شده است.
در حال حاضر اغلب شرکتها و سازمانها به پلتفرمها و سیستمهای متمرکز متکی هستند که دادهها را نزد خود نگه داشته و به راحتی میتوانند اسناد و مدارک را دستکاری کنند. شبکهی داک به طور خاص برای رفع این مشکل ساخته شده تا به سازمانها و نهادها مختلف اجازهی ایجاد اعتبار قابل تایید در یک شبکهی غیرمتمرکز را بدهد، یک سیستم اعتبارسنجی مستقل که از لحاظ رمزنگاری بسیار ایمن است.
شبکهی اصلی داک به صادرکنندگان این امکان را میدهد که در راستای احراز هویت بخشهای مختلف یک هویت غیرمتمرکز(DID) ایجاد کنند؛ درحالیکه به طرف مقابل نیز امکان کنترل، ارائه و حفظ مالکیت اعتبار را میدهد. شبکهی اصلی این پروژه کامل منبع باز بوده و از استانداردهای برجستهی صنعتی W3C جهت اطمینان از قابلیت همکاری داخلی بین پلتفرمها و نرمافزارهای مختلف بهره میبرد.
اسپیس مِش
در صفحهی رسمی این پروژهی بلاکچینی گفته شده که در حال حاضر صنعت بلاکچین مملو از پروژههای مبتنی بر الگوریتم اثبات کار(PoW) و اثبات سهام(PoS) میباشد؛ بنابراین پروژهی اسپیس مش(Spacemesh یا شبکهی فضایی) به دنبال یک راهحل متفاوت است.
به گفتهی توسعهدهندگان این بلاکچین تازه تاسیس، جهت رسیدگی به مفاهیم غیرمعمول در فضای بلاکچین، آنها یک پروتکل بدون مجوز(permissionless) ارائه دادهاند که حول موضوع فضا-زمان(PoST) جریان دارد.
یکی از مزایای این الگوریتم جدید این است که نسبت به پروتکل اثبات کار بسیار دوستدار محیط زیست میباشد. به عبارتی، زمانی که شبکه میزبان میلیونها کاربر فعال باشد، تاثیر کلی آن بر روی اکوسیستم ما بسیار کم بوده و در مقابل اثرات فرآیند استخراج BTC، ناچیز محسوب میشود.
نظر شما در رابطه با پروژههای بلاکچینی معرفی شده در این مقاله چیست؟ چه پروژههای قابل قبول و جالب دیگری را میشناسید که میتوانند در لیست تیم کوینیت جای بگیرند؟